به زودی دولت آقای رئیسی بر سر کار خواهد آمد. این پرسش طرح می شود که اولویت های این دولت چه باید باشد؟

گرچه اقتصاد ایران از مشکلات ساختاری رنج می برد. اما علاوه بر مشکلاتی مانند نرخ بیکاری بالا, تورم دو رقمی, نرخ رشد اقتصادی پایین در دهه های اخیر, اکنون به دلیل شرایط حاکم بر اقتصاد ایران امکان پرداختن به این امور نبوده و اولویت های دیگر و فوریتری وجود دارند.
🔹 تحریم ایران از سال ۹۰ و بعد از توقف دو ساله در اواخر سال ۹۶ تاکنون باعث شده تا تقریبا میانگین رشد اقتصادی ایران صفر باشد. تورم های بالا, کاهش شدید سرمایه گذاری در کشور تا بدانجا که سال قبل حتی نرخ سرمایه گذاری جایگزین نیز منفی بوده است. کاهش صادرات نفتی و غیرنفتی نیز از پیامدهای دیگر تحریم بوده است. کاهش درآمدهای ارزی ایران منجر به کاهش ارزش پول ملی در حدود ۸۰ درصد نسبت به سال ۹۷ شده است. کاهش درآمدهای ارزی دولت را مجبور به نرخ ارز ترجیحی نمود که در نتیجه آن فساد نیز گسترده تر شد. از سوی دیگر افزایش نرخ ارز به همراه محدودیت های ناشی از تحریم منجر به آسیب دیدن زنجیره تولید شد. به همین دلیل برخی کارشناسان دهه ۹۰ برای اقتصاد ایران را دهه ازدست رفته می دانند. طبیعی است با توصیفات یادشده, فوریترین اقدام دولت جدید رسیدن به توافقی است که تحریم ها از میان برداشته شود. در غیر این صورت باید منتظر افزایش نرخ ارز و نرخ تورم و کاهش مجدد رشد اقتصادی بود.
🔹 کرونا به اقتصاد بسیاری از کشورهای جهان آسیب رساند اما کشور ما به دلیل شرایط تحریمی و کمبودهای ناشی از آن, آسیب بیشتری دیده, مشاغل زیادی تعطیل یا نیمه تعطیل شدند. دولت نیز توان جبران زیان وارده را نداشت. همزمانی تحریم و کرونا دامنه تحمل مردم را به شدت کاهش داده است. لذا واکسیناسیون جامع و سریع نیز از فوریترین اقدامات دولت جدید باید باشد. تحقق این امر موجب بازگشت و فعال شدن مشاغل تعطیل شده خواهد بود.
🔹 سومین اقدام لازم, اقدام در راستای FATF است تا مشکل مراودات مالی ایران با سایر کشورها حل گردد.
🔹 چهارمین اقدام فوری, بازنگری در بودجه و حذف هزینه های غیرضروری است و همچنین فروش اوراق دولتی کم هزینه ترین راه تعادل بخشی به بودجه در کوتاه مدت است در غیر این صورت تامین مالی دولت از طریق استقراض از بانک مرکزی و یا بانکها منجر به تشدید تورم خواهد شد.
🔹 هر گونه اقدام اصلاحی دولت در حوزه اقتصاد بدون اقدامات یادشده نمی تواند موفق باشد. به نظر می رسد بر اساس شواهد اعتصابات کارگری و برخی حوادث دیگر, آستانه تحمل مردم به شدت کاهش یافته است و دولت آقای رئیسی با بحرانها و چالشهای بزرگ و زیادی مواجه خواهد بود که مدیریت این چالشها از طریق اقدامات یادشده ممکن خواهد بود.

  • نویسنده : دكتر محمدرضا يوسفي شيخ رباط- دانشيار دانشگاه مفيد