تجزیه و تحلیل اجمالی در خصوص معضلات مبتلا به هر یک از صنایع حمل و نقل زمینی ، ریلی و دریایی کشور انجام دشه است چرا که معضلات صنایع حمل و نقل زمینی کشور با مشکلات ناعادلانه ای رو به رو است و این ها همه باعث شده تا اقتصاد کشور فلج شود. در این خصوص با محسن نظرپور، معاون اسبق فني نوسازي شهرداري تهران به گفت و گو پرداختیم.

ناوگان حمل و نقل جاده ای با مشکلات زیادی روبه رو است

آمار و ارقام مربوط به زیر ساخت‌های حمل  و نقلی کشور  ،  همچنین ناوگان حمل و نقل جاده ای و ریلی و تجهیزات و نحوه ارائه خدمات  بندری   ( به لحاظ کمی و کیفی ) و میزان جابجایی کالا و مسافر ،  توسط راهها و  محور های مواصلاتی و خطوط ریلی کشور ، عمدتا حاکی از پارادوکسیکال بودن وضعیت عمومی حاکم بر هریک از حوزه های حمل و نقلی موصوف ،  خصوصا جاده ای  میباشد ، به نحویکه علیرغم عدم وجود توجیه فنی و اقتصادی قابل قبول از جهات قیمت تمام شده حمل و نقل جاده ای و ایمنی پایین ( هم برای صاحبان کالا و هم برای مالکان وسایل نقلیه باری و مسافری به جهت رسوب سرمایه هنگفت بابت ابتیاع و هزینه  نگهداری وسیله و توقف‌های  طولانی پیش از بارگیری  در بنادر و پایانه ها   )  همچنان بیش از ۸۵ درصد از جابجایی کالا و مسافر توسط ناوگان جاده ای صورت می‌پذیرد و به رغم وجود شاخصه های مثبت  اقتصادی ،  همچون ایمنی بالا و ارزانی هزینه حمل و نقل توسط قطار  ،  نسبت به جاده ، تنها حدود ۱۰ درصد از جابجایی های کالا و مسافر در داخل کشور  ، توسط واگن‌های باری و مسافری انجام میشود . نکته تاسف بار دیگر اینست که در حال حاضر به ترتیب ۵۰ و ۳۰ در صد از ظرفیت‌های جاده ها و خطوط ریلی کشور مورد استفاده قرار میگیرد  و مابقی ، با صرف هزینه های گزاف ،  بابت مرمت و بهسازی و تعمیر ، اغلب بلا استفاده باقی میماند !

توزیع نا عادلانه منابع مالی در ناوگان حمل و نقل جاده ای

از دیگر معضلات موجود میتوان به عدم توزیع صحیح ، عادلانه و به موقع منابع مالی اشاره نمود . در تصریح این مطلب اشعار میدارد :  هر یک از سازمانهای راهداری و حمل و نقل جاده ای و  بنادر و دریانوردی  کشور ،  از محلهای گوناگون و متنوع دارای درآمدهای نقد و پایدار قابل توجهی میباشند و به لحاظ مکانیزم مالی به صورت درآمد _ هزینه ای و خودگردان اداره می‌شوند،  ولیکن شرکت راه آهن کشور ، ناگزیر به  استفاده از بودجه های ناچیز دولتی میباشد،  فلذا به نطر میرسد دو سازمان راهداری و بنادر ، بواسطه دستیابی آسانتر به منابع مالی و پولی و راه آهن جمهوری اسلامی ایران به جهت عدم برخورداری از حمایت‌های مالی مورد نیاز ، همواره دچار سردر گمی و سو مدیریت مالی باشند ، به زعم اینجانب یکی از گلوگاه‌های فساد ، بالاخص در  سازمان های خودگردان یاد شده ، درآمدهای بالا و فارغ از  نظارت‌های دقیق و سخت گیرانه سازمان برنامه و بودجه و دیگر دستگاههای نظارتی کشور میباشد . نبود بانک تخصصی حمل و نقل نیز از جمله نواقص و کاستی‌هایی است که به آشفتگی‌های مالی و سو مدیریت پولی در بخش حمل و نقل عمومی کشور ،  دامن می‌زند .

جایگاه ترانزیتی کشور در جهان تضعیف شده است

در ادامه بررسی و احصا آسیبهای موجود در حوزه حمل و نقل کشور ،  می‌توان به تضعیف جایگاه ترانزیتی ایران در جهان و کاهش محسوس درآمدهای ارزی کشور از محل ترانزیت کالا و مسافر از قلمرو ایران به  دیگر نقاط آسیا و اروپا ،  عدم واگذاری وظایف تصدی گرایانه به بخش خصوصی واجد شرایط ،  توسط هر یک از سازمانهای راهداری  ، بنادر و راه آهن و عدم استفاده بهینه و موثر از سرمایه های مادی و معنوی آشکار و پنهان مستتر در بخش خصوصی کشور  اشاره نمود .

همچنین به لحاظ اهمیت موضوع ، خاطر نشان میسازد ، هر یک از معضلات یاد شده فوق ، خود علت بروز و ظهور اتفاقاتی فاجعه بار نظیر تصادفات فوتی و جرحی رانندگی ، اتلاف منابع مالی ، تحمیل خسارات سنگین به ابنیه ها و زیر ساخت های جاده ای ، شکنندگی اقتصاد کلان کشور،  آلودگی هوا و تشدید خطرات زیست محیطی و غیره میگردد که هر یک از این مصائب و بحرانها خود علت العلل آسیبهایی اجتماعی نظیر از هم پاشیدگی خانواده ها (ناشی از سوانح رانندگی ) فقر ، بیکاری ، فساد و فحشا و طلاق و خشونتهای خانگی و خیابانی خواهند بود .   به تعبیری دیگر شاید بتوان اینگونه نتیجه گرفت که : ریشه برخی از آسیب‌های اجتماعی و عقب ماندگی بواسطه معضلات موجود در صنعت حمل و نقل کشور میباشد ، مع الاسف جا دارد تا با نگاه فرابخشی به این حوزه ، اقدامات موثر و فوری در راستای رفع مشکلات و تنگناهای موجود توسط حاکمیت و دولت جمهوری اسلامی ایران با محوریت  وزارت راه و شهرسازی  ، معمول گردد.

عمده آسیب ها و مشکلات در بخش حمل و نقل عمومی

 در خاتمه به منظور تنویر و تشحیذ خاطر مخاطبان گرامی ،  عمده آسیبها و مشکلات موجود در بخش حمل و نقل عمومی کشور را به شرح زیر تصریح مینماید :

۱_ عدم توازن و توزیع ناصحیح کالا و مسافر میان خطوط جاده ای و ریلی و بلا استفاده بودن بخش عمده ای از ظرفیت‌های بارپذیری خطوط ریلی و جاده ای کشور

۲_ فرسودگی بخش قابل توجهی از  ناوگان باری جاده ای و  واگنها و قطارهای مسافری

۳_ تضعیف نقش ایران به عنوان شاهراه ترانزیتی جهان

۴ عدم توزیع عادلانه و صحیح منابع مالی  و هدر رفت امکانات موجود

۵_ نبود بانک تخصصی حمل و نقل

۶_ عدم واگذاری وظایف تصدی گرایانه به بخش خصوصی

۷_ عدم وجود ماشین آلات و تجهیزات بندری مدرن و صد در صد مکانیزه ، به اندازه کافی در بنادر کشور