رئیس‌جمهور بودن در ایران قصه پرغصه ای است که در کمتر کشوری می توان این داستان را خواند زیرا فردی که قبای ریاست جمهوری را بر تن می کند فرشته ای می‌شود که مردم را از چنگال دولت پیشین نجات داده است اما بعد از ۷ یا ۸ سال همه بر سر نخواستن او دعوا می کنند.

مونا رمضانپور/ اکنون دیگر دوره دولت دوازدهم به اتمام رسید اما همچنان بحران‌هایی مانند گرانی ارز، افزایش تورم، سیر صعودی قیمت کالا، مشکلات معیشتی کارگران، بیکاری، آثار اقتصادی و اجتماعی ویروس کرونا و ناتوانی دولت در حمایت از مردم و فعالان اقتصادی و نابسامانی بازار بورس در این دولت به قوت خود باقی مانده است که معلوم نیست تا به کی همراه مردم خواهد بود.

کشور دچار تنش های اقتصادی

مرتضی افقه؛ کارشناس اقتصادی درخصوص به پایان رسیدن دولت روحانی و وعده های اقتصادی روی میز به خبرنگار ما گفت: به نظر می رسد که هر بار اصولگرایان شکست می خوردند فرد پیروز را با مشکل رو به رو می کردند در زمان خاتمی هم این اتفاق رخ داد و سال ۹۲ کسی فکرش را نمی رکد که مردم بعداز انتخابات ۸۸ پای صندوق های رای بیایند اما مردم ثابت کردند که به اصلاح طلب ها بیشتر اعتماددارند با وضع داغون اقتصادی دوره احمدی نژاد کاری نمی شد انجاد داد.

وی در ادامه اظهارداشت: وقتی سال ۹۲ برجام امضا شد سه سال اول مشکل اقتصادی به چشم نمیخورد چرا که رونق اقتصادی چشمگیری به وجود امد بنابر این ۴ سال دوم روحانی مجدد رای آورد اما این بار شانس با او یار نبود و ترامپ در آمریکا برجام را پاره کرد واین شروع محقق نشدن وعده های اقتصادی دولت روحانی بود.

مرتضی افقه در ادامه اظهارداشت: البته دولت روحانی و تیم اقتصادی آن مشکلات زیادی نیز داشتند و خود بنده به شخصه تفکر اقتصادی تیم روحانی را قبول نداشتم اما در تنگنایی که وجود داشت و تحریم صد درصدی که به وجود امد روحانی برای رونق اقتصادی دست وپا بسته بود از طرفی هم اف ای تی اف تایید نشد تا گشایشی صورت گیرد.

بدون رابطه به سایر کشورهای مشکلات اقتصادی ادامه دار خواهد بود

این کارشناس اقتصادی درخصوص اینکه دولت بعدی می تواند رونق اقتصادی ایجاد کند گفت: دولت بعدی هم با تنش های سیاسی نمی تواند راهی پیش ببرد البته سه سال اول که هر اتفاق اقتصادی مربوط به دولت روحانی می شود اما بعداز آن می تواند گفت که شاید با یک نرمش قهرمانان مذاکرات از سر گرفته شود و تصمیمات اف ای تی اف هم پذیرفته گردد تا مشکلات اقتصادی برطرف شود رد غیر این صورت مشکلات اقتصادی همچنان ادامه خواهداشت.

در جابجایی‌ها روسای جمهور و وعده و وعیدها سوال های بی پاسخ چه می شود؟

تصور کنید رئیس جمهور در جشن پیروزی در میان هواداران خود  قول می دهد تا پایان بر عهد خود بماند و مردم هم منتظر تحقق این وعده ها، روزها را شب می کنند و برای اینکه به عقب بازنگردند یک بار دیگر هم به او رای می دهند.

این منجی چند سال ابتدایی را به مرور فجایع پیشینیان می پردازد و از مردم برای تحقق وعده های خود صبر می خواهد تا ابتدا ویرانه ای که تحویل گرفته را خاک برداری کند و سپس عمارتی از نو بنا کند.

با طولانی شدن خاک برداری و محقق نشدن وعده ها، رئیس جمهور به موانع سر راه خود اشاره می کند اما مردم که پیش از این او را ناجی می دانستند کم کم امیدشان کمرنگ شده و وقتی درگیر مشکلات روزافزون خود می شوند، از رئیس جمهور قبلی یاد کرده و می گویند صد رحمت به او… رئیس جمهور فعلی هم می شود عامل سیه روزی ها.

این چنین می‌شود که معمولاً مردم در دو سال پایانی دولت‌ها، چشم انتظار این هستند که روزها سریع تر گذشته و انتخاباتی دیگر فرا رسد تا طرحی نو دراندازند، شاید رئیس جمهور و کابینه اش هم منتظر تمام شدن دوره مسئولیت خود باشند تا کمتر بدوبیراه بشنوند.

البته ناگفته نماند که همین رئیس جمهور داستان ما چند سال بعد از پایان دوره مسئولیت خود که اذهان عمومی از عملکرد او فاصله گرفت به منتقد وضع موجود تبدیل شده و نسخه شفابخش برای مشکلات ارائه می‌کند و مُدام به سخنرانی و اظهارنظر در مورد مسائل مختلف می نماید.

اما در بین این جابجایی‌ها و وعده و وعیدها، چندین سوال وجود دارد؛ چرا هر سال نرخ تورم و بیکاری بیشتر می شود و رشد اقتصادی، تولید داخلی، درآمد سرانه و ارزش پول ملی کمتر و سفره مردم کوچکتر می‌شود؟ چرا تورم تک رقمی و رشد اقتصادی صفر درصدی دستاورد بزرگی محسوب می‌شود؟ چرا مشکلاتی از قبیل آلودگی هوا، تخریب محیط زیست، کاهش سطح آب زیرزمینی و ریزگردها حل نمی شود؟ چرا مهاجرت، حاشیه نشینی، کولبری، سوخت بَری، آب آشامیدنی مناطق حاشیه ای کشور و سایر آسیب های اجتماعی ادامه دارد؟ چرا نمی‌توانیم سهم قابل قبولی از تجارت بین المللی دشته باشیم؟ چرا تولیدات ایرانی قابلیت رقابت در بازارهای جهانی را ندارند؟ چرا دعواهای سیاسی تمامی ندارد؟ و چراهای دیگر که البته نمی توان پاسخی برای آنها یافت.