اجرای سیاست های گسترده علم، فنآوری و نوآوری توانسته است کشور چین را به کشوری نوآور و خلاق تبدیل کند. سیاست های نوآوری چین در پنج سیاست علم و فناوری، سیاست های صنعتی، سیاست های تأمین مالی، سیاست های مالیاتی و سیاست های مالی طبقه بندی شده است. در ادامه محمد جوربنیان در گفت و گو با اقتصادپویا به گفت وگو پرداخت.

اقتصاد پویا/ تحول نوآوری در چین طی چهار دوره صورت گرفت که دور اول؛ نقش دولت خیلی در اجرای تحول نوآوری پررنگ بود و در دور دوم؛ بنگاه ها و دانشگاه ها در نظام نوآوری چین نقش بیشتر و فعال تری داشتند و برای ایجاد کسب و کار، قوانین و مقرراتی وضع نمودند.در دور سوم؛ نقش بنگاه ها در نظام نوآوری بسیار زیاد بود و بنگاه ها با دانشگاه ها تعامل گسترده ای داشتند و در دوره سیاست های مالی، تأمین مالی و مالیاتی اهمیت بیشتری داشت. در دور چهارم؛ دوره الگو برداری و حرکت به سمت نظام نوآوری بنگاه محور بوده است.در این دوره اعتقاد بر این بود که کارآفرینی مشکلات اقتصادی را حل می کند و باعث نوآوری می شود و در واقع نوآوری را ارتقاء می دهد. نوآوری باید محور آموزش های فردی باشد. فلسفه آموزش کارآفرینی، اول نوآوری است.کار و تمرین عملی، محور آموزش است. در سپتامبر ۲۰۱۴ نخست وزیر چین ” لی کچیانگ” خواستار گسترش ” کارآفرینی و نوآوری” شد و موج جدیدی از کارآفرینی و نوآوری را در بین دانشجویان به راه انداخت. هدف از آموزش کارآفرینی، ارائه راه کارهایی برای اشتغال است و باعث گسترش نوآوری می شود.تدوین برنامه راهبردی میان مدت و بلندمدت برای توسعه علم و فناوری و کارآفرینی، جزء اولویت های کشور چین قرار گرفت و تبدیل چین به جامعه ای «نوآوری محور» تا سال ۲۰۲۰ و در بلندمدت تا سال ۲۰۵۰ تبدیل چین به رهبر جهانی« اقتصادهای نوآور» جزء اهداف کلان قرار گرفت و کشور را در مسیر نوآوری قرار داد.

مهمترین اهداف برنامه راهبردی پیش بینی شده در این خصوص عبارتند از:

۱٫ ایجاد اقتصاد نوآور با تقویت توانمندی های داخل کشور؛

۲٫ تقویت نظام نوآوری فناورانه بنگاه محور و ارتقاء توانمندی های نوآوری بنگاه های چین؛

۳٫ دستیابی به مرزشکنی های مهم در حوزه های راهبردی هدف گذاری شده برای توسعه فناورانه و پژوهش بنیادی؛

     غنی سازی منابع انسانی علم و فناوری با آموزش و پرورش افراد مستعد و رهبران علمی و بهره برداری از ذخایر جهانی منابع انسانی علم و فناوری، اصلاح آموزش عالی و بهبود آگاهی عمومی از نوآوری و کارآفرینی، یکی از ابعاد بسته سیاستی ابلاغ شده در سال ۲۰۰۶ بود؛ ارتقاء تأمین اجتماعی و گسترش مشوق های مالیاتی برای علم و فناوری، پشتیبانی دولت برای توسعه کانال های مالی در بازار مالی، تأمین مالی عمومی برای پشتیبانی از جذب فناوری وارداتی، یکی دیگر از ابعاد بسته سیاستی ابلاغ شده بود.

     وزارت دارایی و امور مالیاتی چین، طی اطلاعیه ای سیاست های مالیاتی برای حمایت و ارتقاء اشتغال را صادر کرد که مقرر می دارد؛ دانشجویان دانشگاه که اشتغال خود را شروع می کنند می توانند از سیاست های تشویقی کاهش مالیات و در واقع از معافیت مالیاتی بهره مند شوند. این سیاست برای دانشجویانی که تا ۳ سال از فارغ التحصیلی مشغول شوند، قابل اجرا است.اگر کار خود را شروع نمایند و اشتغال زایی نمایند، می توانند درخواست گواهینامه کنند. در طول دوره دانشگاه، دانشجویان می تواند برای گواهی خوداشتغالی از دانشگاه اقدام نمایند.

     دانشجویان کارآفرین بعد از فارالتحصیلی و دریافت گواهی خوداشتغالی به اداره منابع انسانی و تأمین اجتماعی مراجعه می کنند تا برای ایجاد شغل از مزایایی معافیت مالیاتی بهره مند شود. برای دانشجویان استفاده از تشویق های مالیاتی بسیار ساده است و بصورت آنلاین می توانند درخواست نمایند و ظرف یک هفته توسط سیستم های که ایجاد شده، از تشویق ها، بهره مند شوند و یا در طی همین مدت کم مجوز های لازم صادر می شود.

سایر سیاست های دانشگاه برای کارآفرینی و نوآوری:

۱٫ آموزش کارآفرینی و نوآوری برای دانشجویان؛

۲٫ آموزش کارآفرینی و کارآموزی برای فارغ التحصیلان؛

۳٫ برگزاری سخنرانی و سمینارهای ویژه کارآفرینی برای فارغ التحصیلان و مشاوره و راهنمایی آنها؛

۴٫ ایجاد صندوق های دانشجویی فناوری و کارآفرینی جهت پشتیبانی مالی(اعطای وام) به دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهی که در زمینه علم و فناوری، بروز خلاقیت و..خوداشتغالی فعالیت می کنند.

۵٫ ارائه اجاره بها و مکان های رایگان و تأسیسات اداری مانند تلفن، پهنای باند،تهویه،دستگاه چاپ و..؛

۶٫ یارانه های پرداخت هزینه های تأمین اجتماعی و تشویق های مالیاتی؛

۷٫ ضمانت نامه های بانکی و یارانه بهره بانکی برای پروژهای کارآفرینی؛

۸٫ دوره های آموزشی ۱۸ ماهه تخصصی کارآفرینی و نوآوری برای اینکه دانشجویان بتوانند مشاغل خود را انتخاب کنند.

۹٫ ایجاد مراکز کارآفرینیدر شهرها؛

۱۰٫ اعطای وام های کم بهره به شرکت ها جهت کارآفرینی و ایجاد اشتغال؛

۱۱٫ ارائه مشاوره در زمینه های مدیریت،سیاست کارآفرینی،امور اداری،امور مالی و غیره به دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه ها؛

۱۲٫ حمایت از صندوق های سرمایه گذاری کارآفرینی؛

۱۳٫ میزبانی از نمایشگاه ها و مسابقات کارآفرینی؛

۱۴٫ برگزاری و سازماندهی اردوهای آموزشی کارآفرینی؛

۱۵٫ برگزاری مسابقات و جشنواره های کارآفرینی به منظور ترویج فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه ها؛

۱۶٫ توجه و حمایت از ایده های نو و کمک به افراد در این زمینه؛

۱۷٫ ایجاد فضا و مکان مناسب با حمایت شهرداری در شهر به گروه های کارآفرین برای گسترش روحیه کارآفرینی؛

۱۸٫ تعامل و ارتباط نزدیک بین دولت و دانشگاه به منظور گسترش نوآوری و تربیت کارآفرین و ایجاد روحیه نوآوری؛

۱۹٫ اعطای مدرک افتخاری به افراد خلاق و نوآور؛

۲۰٫ اعطای مرخصی تحصیلی به دانشجویان کارآفرین و نوآوری در حین تحصیل؛

۲۱٫ تبلغ نوآوری و کارآفرینی در معابر عمومی مانند خیابان ها،مترو، اینترنت و شبکه های اجتماعی و…؛

۲۲٫ تشویق به ایجاد کسب و کارهای کوچک با تمرکز بر افراد بیکار و افرادی که شغل خود را از دست دادن؛

     بطور کلی در کشور چین نقش مدیران دولتی در کارآفرینی بسیار مهمتر است. اگر دولت حمایت نکند،طرح کارآفرینی شکست می خورد.دولت تأمین کننده منابع مالی و امکانات است.ایجاد محیط کارآفرینی و برقراری اکوسیستم کارآفرینی بر عهده دولت است. برقراری ارتباط بین کارآفرینان و ایجاد رقابت بین آنها نیز توسط دولت صورت می گیرد. پرداخت وام با سود صفر برای افراد بیکاری که مدرک می گیرند و به دنبال اشتغال هستد و یا ضمانت وام یکی دیگر از برنامه های دولت است.

     حمایت از شرکت های موجود برای کارآفرینی و ایجاد مشاغل جدید توسط وزارت صنعت یکی از اقدامات مثبت دولت است.ایجاد دپارتمان های نوآوری و کارآفرینی در دولت نیز از اقدامات مهم دولت است.

     در چین برای کارآفرینی، چالش های سخت و دست و پا گیر بروکراسی اداری حل شده است.ساختاری ایجاد شده است که فرد ظرف یک هفته می تواند شغل جدید ایجاد کند. تمرکز بر کسب و کارهای کوچک و متوسط است و مخاطب اصلی افراد بیکار و کسانی هستند که شغل خود را از دست دادند. البته دولت بخشی از هزینه ها را برای کارآفرینی مانند پرداخت وام و مکان و غیره تقبل می کند ؛خود افراد هم باید نوآوری داشته باشند.

     چینی ها اعقتاد دارند که اقتصاد دولتی نمی تواند نوآور و موفق باشد.اقتصاد چین اقتصاد خصوصی است و به بخش خصوصی کمک می کنند که موفق شود و دولت چین،دولت تسهیل گر است.بخش خصوصی سرمایه گذاری می کند و دولت حمایت می کند.