امروزه دولت به هر دلیلی اقدام به تعطیلی می‌کند، اما یک‌روز از مالیات و سایر مطالباتش نمی‌گذرد و حتی در این شرایط یک روز از واحدهای تولیدی حمایت نمی‌کند، به‌راستی چرا واحدهای تولیدی هزینه روزهایی که کار نکرده‌اند را باید به دولت بپردازند از سوی متأسفانه در طول سال‌های اخیر به‌دلیل مشکلات بسیاری که دامنگیر تولیدکنندگان شده، ارتباط آنها با هم و با تشکل‌های مربوطه به پایین‌ترین سطح ممکن رسیده است.

در این مدت دولت ها آمدند و رفتند و این شعارهای تولید بود که در کشور ماندگار شد شعارهایی که اعتماد تولید کننده را نابود کرد و باعث شد تا صنعت تولید در کشور به صمت ورشکستی سوق پیدا کند چرا که ۴۰ سال برنامه هیا تولید تغییری نکرده است ما جهان مانند ۴۰ سال پیش مدیریت نخواهد شد.
درخصوص چرایی نابودی صنایع غذایی و کشاورزی نشستی با مهندس محسن نقاشی ؛ دبیراجرایی فدراسیون صنایع غذایی بخش کشاورزی ایران به گفت و گو پرداختیم.
*آیا وزیر جهاد کشاورزی دولت سیزدهم می تواند در بخش صنایع غذایی و کشاورزی موفق شود یا مانند دیگر وزرا با وعده روی کار آمده است؟
مشکل ما وزرا به تنهایی نیستند بکله نداشتن الگو در بخش صنایع است و در این ۴۰ سال با این برنامه هایی که داشتیم و انجام دادیم نشان دادیم که این الگو ها الگوهای موفقی نیست و باید تغییرات در آن ایجاد کرد اولویت هم باید تغییر الگوی مدیریتی باشد در صحبت هایی که با صادقی نژاد داشتیم و برنامه هایی که اعلام کردند نشان داد که برای بخش کشاورزی می تواند تحولاتی در جامعه ایجاد کند و کشور را در این بخش به سمت سوی خوبی هدایت البته اگر این برنامه ها عملی گردد.
در بخش صنایع هم هر وزیری برای تولید کشور برنامه هایی دارد و باید خروجی برنامه های ارائه شده را دید چرا که تولید کننده در حال حاضر ناامید است و اعتراض دارد چرا که هرساله قول هایی به بخش تولید داده می شود اما اجرایی نمی شود بنابراین تولیدکنندگان در حال حاضر اطمینانی ندارند اما اگر در طول زمان برنامه های گفته شد اجرایی شود تولید کننده هم اعتماد می کند.
*وزرا در این مدت پیشنهاد راه اندازی تعاونی ها را دادند تا محصول به صورت مستقیم از کشاورز خریداری شود و به دست مصرف کننده برسد تا تعادلی بر قیمت ها ایجاد شود و کشاورز هم در این میان ضرر نکند به نظر شما این کارمی تواند موفق باشد؟
این راهکار می تواند صحیح باشد در صورتی دولتی که هیچ دخالتی نداشته باشد و دولت فقط جنبه حمایتی و نظارتی داشته باشد اگر دولت بخواد ورود کند مانند گذشته تعاونی ها با فساد رو به رو خواهد شد و این طرح با شکست رو به رو خواهد .
زمانی صنایع کشاورزی موفق خواهد شد که دولت در آن هیچ نقشی نداشته باشد و مدیریت تعاونی ها و صنوف دست افراد لایق و کار بلند این بخش باشد و به طور مستقل عمل کند مانند اتحادیه هایی که در کشور است و بدون دخالت دولت موفق ظاهر شده انددر بخش کشاورزی و صنایع هم دولت باید از بیرون نظاره گر باشد تا این یخش ها به موفقیت برسند.
*ولی در بخش خصوصی ما ضعیف بوده این به طور مثال نیشکر که وقتی در دست دولت بود کار به درستی انجام می شد و وقتی واگذار به بخش خصوصی شد منجر به شکست و نابودی نیشکر شد به نظر شما دولت مدیریت ضعیفی داشته یا بخش خصوصی؟
نیشکر که شما مال زدید مناقصه ای طبق قانون برگذار نشد و دولت تعیین کننده این بود که به چه شخصی واگذار شود برای این امر هم باید مثالی بزنم وقتی کارآفرینی قصد داشته باشد کار تولیدی یا فروشگاهی را بازگشایی کند سراغ اتحادیه ها می رود و اتحادیه از
آن مدارکی می خواهد دال بر اینکه در آن کار آموزش دیده است و می تواند آن کار را به درستی انجام دهد و باتوجه به رزومه ارائه شده مجوز کار به آن فرد داده می شد درخصوص نیشکر باید مسوولین بیاییند وبگویند که برچه اساسی و برچه رزومه ای این کارخانه واگذار شده است وقتی شخصی که هیچ رزومه ای ندارد را مورد تایید قرار می دهیم توقع داریم که در آن کار موفق شود دولت انتخاب اشتباهی داشته است و گرنه بخش خصوصی مشکلی ندارد شخصی هم که این کارخانه را خرید به خاطر جواز و زمین کارخانه بوده است نه بلد بودن مدیریت خودش به همین دلیل است که نیشکر با شکست مواجه شد.
*به طور مثال احمدی نژاد اعلام کرد شکر وارداتی ارزان تر از تولید ان در داخل درمی آید بنابراین شکر را وارد کنیم به نظر شما چرا واردات ارزان تر از کالای تولیدی در کشور است؟
تولید کننده چه در بخش کشاورزی و چه در بخش صنایع غذایی مواد اولیه را به صورت آزاد تهیه می کند و بخش جزئی از آن با ارز دولتی تامین می شود اما وارد کننده تمام کارا را با ارز ۴۲۰۰ وارد می کند و بخشی از آن را با همان ارز دولتی وارد بازار می کند و بخش دیگر آن را به صورت آزاد می فروشد بنابراین معلوم است که جنس تولیدی گران تمام می شود.
همان شکری که گفتید اگر وارد کنند با ارز آزاد وارد کند نمی تواند با بخش کشاروزی و کارخانه دار رقابت کند چرا که وقتی به صورت برابر رقابت صورت گیرد این ارزانی واردات دیگر وجود نخواهد داشت از سوی وارد کننده هزینه ۳۰ درصد بیمه و عملکرد مالیاتی ۲۵ درصدی را ندارد و حقوق کارگر هم ندارد با این شرایط نابرابر معلوم است که وارد کننده برنده خواهد شد در شرایط برابر باید دید چه اتفاقی رخ خواهد داد.
*طبق برنامه های دولت قرار بود که ارز ۴۲۰۰ برای واردات اولیه کارخانه های تولیدی باشد چطور شرایط نابرابر است؟
درست اما برعکس اتفاق افتاد و تولید از بین رفت چرا که ارز ۴۲۰۰ به تولید کننده برای واردات مواد اولیه داد نداشت به طور مثال روغن برای کارخانه ها سهمیه بندی داده شد و برخی از کارخانه ها سهمیه آزاد تهیه کردند و یک شبکه رانتی بزرگی در این میان ایجاد شد که برخی ها به عنوان واردت کالای اولیه ارز ۴۲۰۰ گرفتند اما به کالاهای دیگر وارد کردند و به بحران بزرگی برای تولید کننده ایجاد شد در حال حاضر هم مواد غذایی ارزان تر از بسته بندی تمام می شود چرا که بسته بندی که قبلا ۵ هزار تومان بود به یک باره ۱۵۰ هزار تومان شد و این باعث افزایش قیمت در بخش صنایع غذایی نیز گردید.
*به اینگونه می توانیم بگویم رقابتی هم در ایران بین صنایع غذایی ها برای صادرات وجود ندارد؟
بله بازار رقابتی وجود ندارد به طور مثال ترکیه بالغ بر۱۵۰ کشور صنایع غذایی را صادر می کند اما چرا ما چنین نمی توانیم انجام دهیمو مانند ترکیه صادرکننده مواد غذایی باشیم با توجه به اینکه ۱۳ اسل است هر سال رهبر از حمایت بر تولید تاکید دارد اما اجرایی نمی شود و هر ساله وضع تولید کنندگان بدتر از سال قبل خواهد از سوی دیگر دولت کمکی هم نمی کند تازه با بخشنامه صادرکردن مانع تولید نیز می شود به طور مثاتل یه روز صادرات رب گوجه آزاد می شود روز بعد ممنوع و این باعث می شود تا تولید کنند مشتریانی که دارد هم از دست بدهد و به تعهدات صادراتی خود نتواند پایبند باشد و هر روز با بخشنامه صادر کردند بلایی سر تولیدکنند می آوریم که ورشکست شود از سوی دیگر ترکیه از تولید کننده مالیا ارزش بر افزوده نمی گیرد اما در کشور ما به اسم تولید کننده معاف از مالیات از است اما به عمل که میرسد اول باید ارزش برافزوده واریز کنی تا بتوانی کالارا به کشور های دیگر صادرکنی بعد که پول واریزی را بخواهی بگیری به عنوان طلب بیمه طلب مالیاتی برداشت می کنند ترکیه هر ساعت بخشنامه صادر نمی کند اما در کشور ما صبح بیدار می شوی بخشنامه صادراتی تغییر کرده است اوضاع صدور بخشنامه به قدری بد شده است که رهبری هم صدایش درآمده است به طور مثال قانون انتظار در مجلس تصویب شد و به بخش کشاورزی داده شد اما به دلیل اینکه قصد داشتند وزیر را در وزارتخانه کشاورزی نگه دارند این قانون را به لغو کردند درصورتی این قانون حمایتی بوده است به جای اینکه آن فرد را برداند قانون را برداشتند در هیچ کشوری چنین اتفاقی راشاهد نخواهید بود و درست در بیست روز مانده به اینکه دولت تغییر کند این قانون به بخش کشاورزی برگشت داده است چرا معلوم نیست.
فائو یک برای زنجیره غذایی از مزرعه سفره است که طبق آن زنجیره عمل می شود اما در ایران وزیر کشاورزی که سوار برکار است نمی تواند برای صنایع غذایی دستور دهد چرا که صنعت است و به بخش صمت مربوط می شود به بخشی که هیچگونه ارتباطی با زنجیره غذایی ندارد مانند این سات صنایع خودرو را به بخش ورزش واگذاری کنیم این که نمی شود ما به جای اینکه قانون زنجیره غذایی را به فردی که با آن مرتب است واگذار کنیم و کار کند به بخشی مرتبط می کنیم که هیچ ارتباطی با آن ندارد بنابراین هیچگاه این زنجیره غذایی درست و دقیق اجرایی نخواهد شد.
*چطور می شود که از اوضاع خارج شویم؟
به دلیل اینکه الگوی کشت در کشور نداریم این اتفاقات رخ می دهد متخصصین بارها اعلام کردند که باید از یک الگو پیروی کنیم اما این اتفاقات تا به امروز رخ نداد است از سوی وزیر جهاد کشاورزی در صحبتی که داشتیم قرار شده این مشکلات را برطرف سازد به طور مثال کشاور گوجه ای که تولید می کند از بین می رود چرا که نه صادر می کند نه به کارخانه دار می دهد برای تولید رب بنابراین و زا سوی با کمبود آب مواجه هستیم که کشاورزی را نابود کرده است هیچ جای دنیا کشاورزی بدون برنامه نیست اما در کشور ما محصولاتی تولید می کنیم که آب زیاد مصرف دارند مانند هندوانه و.. اما اگر کشاورز بداند مثلا ۱ تن گوجه را کارخانه ها میخرند و براساس فروش خود کشت کند و اینگونه نه کشاورزی نابود می شود نه تولید کننده ورشکسته اما در ایران ۴۰ سال است بدون الگو کار انجام می شود در صورتی که اگر طبق قانون پیش روی کنیم این مشکلات ایجاد نخواهد شد.
به طور مثال در حال حاضر ما ۹۵ درصد روغن کشور ما وارداتی است و در داخل تولید نمی شود اما اگر در این مدت الگویی داشتیم می توانستیم روغن را در کشور تولید کنیم و فقط ۵ درصد مواد اولیه را وارد کنیم در حال حاضر به دلیل نبود الگو کشت ما با مشکلات زیادی رو به رو شده ایم و نمی توانیم به خودکفایی برسیم چرا که هیچ الگویی نداریم.
*در پایان شما فکر می کنید دولت سیزدهم بتواند کاری برای بخش صنایع غذایی و کشاورزی انجام دهد؟
در این چند سال که همه فقط شعار دادند امید واریم که حمایتی در این دولت صورت گیرد بارها بنده گفتم که بهتر است از تشکل ها بیتشر استفاده شود از سال ۶۰ که من وارد بخش صنایع غذایی شده اما وزرا امدند ورفتند اما این تولید کنندگان بودند که ماندگار هستد بنابراین بهتر است از افرادی که سابقه در بخش صنایع دارند استفاده شود حداقل به عنوان مشاور از این افراد استفاده شود تا مشکلات کمی برطرف