در حال حاضر با یکی از بی سابقه ترین سیاستگذاری ها درکشور رو به رو هستیم سیاست گذاری هایی که محکوم به شکست می باشند و از سوی فاجعه اقتصادی به همراه خواهند داشت .

یک آراستگی و پیراستگی معرفتی و منفعتی در ایران تدارک دیده ایم  و تا زمانی که آن حل نشود روند قهقرائی ادامه پیدا خواهد کرد. در بررسی‌هایی که صورت گرفته است شکست سیاستگذاری در سه دهه‌ی گذشته مشاهده خواهیم بود و مسوولین با تحلیل های خود و با منطق خود سطح توسعه که مهمترین اوصاف نظام تصمیم‌گیری است را تعریف می کنند در صورتی که شکست رقم خورده است  و تا وقتی برای این مسئله چاره‌ای اندیشیده نشود هر کسی بیاید به قبلی‌ها خیر می‌رساند که اگر قبلی‌ها مرده باشند بگویند نور به قبرشان ببارد و اگر زنده باشند بگویند هزاران رحمت بر آنها… این یک منطق رفتاری دارد و بنابراین باید آن را شناخت در حال حضار هم هر اتفاقی که در اقتصاد رخ داده است از تورم تا یارانه های پنهان را با گفتن دولت قبل می پوشانیم در صورتی که باید به دنبال حل کردن مسئله رفت نه اینکه مشکلات را به گردن دیگری بیاندازیم

درصورتی که گفته می شود نظام تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور بخشی‌نگر، کوته‌نگر، منبع محور، تک‌ بعدی‌نگر، رادیکال، غیر مشارکت جویانه و غیر علم محور است. وقتی می‌گوییم رادیکال است بدین معنا نیست که طرفدار عدالت اجتماعی هستند، نظام تصمیم‌گیری رادیکال یعنی نظام تصمیم‌گیری که می‌خواهد با شوک درمانی مسائل جامعه را حل و فصل کند.

درحال حاضر اقتصاد ایران دچار یک تسخیرشدگی غیر مولد شده است که بحث امروز و دیروز نیست و هرکدام برای این تسخیرشدگی اسمی انتخاب کرده اند یارانه پنهان …. در صورتی که این تسخیرشدگی به دلیل این است که اقتصاد کشور غیر مولد بوده است و دود این غیر مولد بودن در چشم مردم فرو خواهد رفت.

در کل باید گفت که ایران رکورد تورمی را تحمیل شده است و این توسط گروه های پر نفوذ در کشور صورت گرفته است و برای رفع این تسخیر شدگی باید یک شوک اقتصادی به کشور وارد شود تا کشور از وضعیت موجود خارج شود.

  • نویسنده : حسین کریمی