این استاد دانشگاه تصریح کرد: علما باید نسبت به فقر معترض باشند و از مسئولان بخواهند سیاستی اتخاذ کنند که منجر به کاهش فقر شود. اگر بزرگان دین بر مساله فقر تاکید کنند، طبیعتا زمام‌داران هم به این مساله توجه بیشتری خواهند داشت.

مونا رمضانپور/حجت الاسلام و المسلمین «محمدرضا یوسفی» استاد دروس خارج حوزه علمیه قم و عضو دپارتمان اقتصاد دانشگاه مفید توجه علما به مساله فقر در جامعه را یک رسالت الهی دانست و گفت: دین روی مساله فقر حساس است و عالم دینی الهی نیز باید روی فقر حساس باشد. حضرت علی علیه السلام حکومت را در دست گرفت چون خداوند نسبت به نابرابری و فقر از علما تعهد گرفته است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: علما باید نسبت به فقر معترض باشند و از مسئولان بخواهند سیاستی اتخاذ کنند که منجر به کاهش فقر شود. اگر بزرگان دین بر مساله فقر تاکید کنند، طبیعتا زمام‌داران هم به این مساله توجه بیشتری خواهند داشت.

یوسفی گفت: روحانیت و علما اگر نسبت به فقر حساس نباشند از مسیر امیرالمومنین علیه السلام فاصله گرفته‌اند چرا که حضرت علی علیه السلام می گوید عالم باید نسبت به فقر و نابرابری حساس باشد. وقتی فقر بیاید عفاف هم از بین می رود و جامعه در معرض آسیب های اجتماعی و غیر اخلاقی قرار می گیرد. با رفع فقر دزدی و فحشا کاهش پیدا می کند. عالم باید به مساله اصلی و ریشه‌ای جامعه بپردازد.

علما نباید توجیه‌گر فقر باشند

استاد دروس خارج حوزه علمیه قم تصریح کرد: وقتی که جامعه دچار فقر شدید و نابرابری می شود و علما به جای حساسیت نشان دادن به اینها نقش توجیه‌گری را بر عهده می‌گیرند و یا تاکیداتشان روی مسائل با درجۀ یایین‌تر می‌رود، فاصله بین مردم و روحانیت عمیق‌تر می‌شود. مردم در این شرایط نیاز به ارتباط با خدا دارند و وقتی از روحانیت فاصله می‌گیرند دچار دین‌های نوظهور و یا انحرافهای عقیدتی می‌شوند. دینی که به فقر و نابرابری حساس نباشد و تنها مساله آن نرفتن زنان به استادیوم یا موسیقی باشد، توسط جامعه پذیرفته نمی‌شود.  فردی که پیرو این دین است، یا از دین برمی‌گردد و یا به دین دیگر پناه می‌برد. رها کردن فقر و صحبت کردن درباره ورود زنان به ورزشگاه برگرفته از نگاه دین نیست، بلکه سلیقه شخصی است.

یوسفی ادامه داد: نابرابری شدید نیز منجر به رفتارهای غیراخلاقی می شود. شهروندان یک جامعه اسلامی نباید احساس کنند که شهروند درجه دو هستند. همه افراد در یک جامعه اسلامی باید از حقوق برابر برخوردار باشند. نابرابری در جامعه دینی در اذهان تعداد زیادی از تودۀ مردم، به پای دین نوشته می‌شود. ضمن اینکه خود این نابرابری نیز می تواند به گسترش فقر و افزایش فاصله طبقاتی منجر شود.

تعریف فقر در فقه

استاد دروس خارج حوزه علمیه گفت: در چند باب فقه، به تعریف فقر پرداخته شده است که یکی از این ابواب، باب زکات است. در این باب می‌گوید فقیر کسی است که هزینه سال خود را نتواند تامین کند. یعنی نتواند هزینه خوراک، پوشاک و مسکن خود را فراهم کند.

وی ادامه داد: در آیات قرآن نیز درباره اصطلاحی به نام «مسکنت» سخن گفته شده است. فقر و مسکنت به هم نزدیک هستند و برخی می گویند این دو اصطلاح یک معنا دارد. مسکنت در جایی به کار برده می شود که فرد، توانایی کسب درآمد را ندارد و فاقد درآمد است. فرد در این حالت زمین گیر شده است. هزینه دارد، ولی هیچ درآمدی ندارد. فقیر درآمدی دارد، اما این درآمد کفاف زندگی او را نمی دهد. اگر فقر و مسکنت در کنار هم به کار برده شود، می‌توان برای آن این تفکیک معنایی را در نظر گرفت اما اگر فقر به تنهایی بکار رفت شامل مسکنت نیز می گردد.

این اقتصاددان افزود: در اقتصاد اصطلاح «فقر مطلق» و «فقر نسبی» را داریم.  تعریف فقهی فقر با تعریف فقر مطلق نزدیک است. کسی که توانایی تامین هزینه خوراک و پوشاک و مسکن را ندارد، دچار فقر مطلق است. فقر نسبی، فقر نسبت به متوسط جامعه سنجیده می‌شود. اگر فردی کمتر از متوسط جامعه درآمد داشته باشد، دچار فقر نسبی است. بر اساس این تعریف ممکن است افرادی بتوانند پوشاک و مسکن را تامین کنند، اما فقیر هستند؛ چون درآمد آنها از متوسط جامعه پایین‌تر است. اگر متوسط جامعه ماشین دارند، فردی که ماشین ندارد، به نسبت دیگران، فقیر به حساب می‌آید.

یوسفی گفت: در اقتصاد اصطلاح دیگری به نام فقر ذهنی وجود دارد. فرد دچار فقر نیست، اما احساس می‌کند که وضع زندگی او بدتر شده است، همین طرز تفکر برای فرد، عذاب‌آور است. اینگونه افراد در مواجهه با دیگران احساس خودکم بینی دارند. در جوامعی که نابرابری زیاد باشد فقر ذهنی شدید می شود. ممکن است فردی دچار فقر مطلق باشد، ولی آرام زندگی کند؛ اما کسی که به فقر ذهنی مبتلا است، حتی اگر ماشین، مسکن و سایر امکانات را هم داشته باشد، تحت فشار ذهنی است و می‌گوید چرا بهتر از اینها را ندارم.

او ادامه داد: در جامعه ما هر سه نوع فقر وجود دارد. بر اساس محاسبات وزارت رفاه در سال ۹۹، بین ۷۵۰ هزار تا ۳ میلیون نفر دچار فقر غذایی هستند. غذا یکی از شاخصه‌های فقر مطلق است. فقر نسبی هم که دهک‌های زیادی را مبتلا کرده و فقر ذهنی هم به دلیل نابرابر گسترده، به شدت در حال رشد است که این امر برای یک جامعه آسیب زاست.

اقتصاد ما رانتی شده است

عضو دپارتمان اقتصاد دانشگاه مفید گفت: بهترین روشی که می توان برای بهبود وضع جامعه داشت رشد اقتصادی متوازن است؛ یعنی دولت باید سیاست خود را به طرف تولید ببرد. اگر بتوانیم رشد اقتصادی را افزایش دهیم و جامعه هر سال رشد داشته باشد فقر هم برچیده می شود. اگر هشت سال متوالی نه درصد رشد داشته باشیم، درآمد سرانه ما دو برابر می شود. طبیعتا در این شرایط فقیران کمتری خواهیم داشت. اما دهه نود برای ما دهه از دست رفته است. رشد اقتصادی ما صفر بوده است. لذا به طور طبیعی فقر گسترش می‌یابد. اگر دولت بخواهد رشد اقتصادی را در جامعه تحقق بخشد، باید بسترهایی را فراهم کند. یکی از این بسترها کارآمد شدن دولت است. برای کارآمدی، باید با فساد مبارزه کرد. فساد یعنی سوء استفاده از قدرت. ما فساد مالی گسترده‌ای داریم. انحصار واردات و صادرات در دست افراد و گروههای خاصی است.

او ادامه داد: اقتصاد ما رانتی شده است. بخش خصوصی که وابستگی به قدرت ندارد امکان رشد ندارد. با وجود چنین زمینه‌هایی، فساد هم هست. تعدادی از مزایده‌ها و مناقصه‌ها فقط صورت مزایده و مناقصه را دارند.

فقدان شایسته سالاری به گسترش فقر منتهی می‌شود

یوسفی گفت: یکی دیگر از زمینه‌های اصلاح شرایط موجود، رقابتی شدن ساختار سیاسی است، به نحوی که زمینه برای همه شایستگان فراهم باشد. وقتی حلقۀ قدرت محدود شود کسانی که مناسبات دیگری دارند، در مسند می‌نشینند و برای جامعه هزینه ایجاد می‌کنند.  برخی از پروژه‌های ما بیش از شانزده سال است که معطل مانده و این به معنای اتلاف منابع است. تا وقتی که ساختار سیاسی ما بر مبنای شایسته‌سالاری نباشد، شرایط بهتر نمی‌شود. وقتی که دست افراد شایسته از مدیریت کوتاه می‌شود، افرادی مدیریت را در دست می‌گیرند که شایستگی لازم را ندارند. این افراد تصمیمات اشتباه می‌گیرند. تصمیمات اشتباه سبب می شود یک پروژه دو ساله، دو دهه طول بکشد و منابع تلف شود.  جامعه‌ای که منابع محدود دارد، اتلاف منابع به معنای گسترش فقر است. در جامعه امروز ما هزاران طرح نیمه کاره  وجود دارد. خود اینها چند ده میلیارد دلار هزینه دارد. این پروژه‌ها، اکثرا پروژه‌های رانتی است و یا ملاحظات علمی در ارزیابی آنها نشده است.

استاد دانشگاه مفید ادامه داد: هرچه قدر در نظام سیاسی، شایسته سالاری وجود داشته باشد و نظام اقتصادی رقابتی‌تر باشد فساد کم شده و فقر کمتر می شود. چند روز قبل در همایش صندوق توسعه ملی بودم. رئیس صندوق، در آنجا  گفت برای اجرای طرحی، ارز حدود ۴۰۰۰ تومان گرفته‌اند و تا به امروز بدهی را پرداخت نکرده اند. الان رئیس اتاق بازرگانی نامه نوشته که همان ۴۰۰۰ تومان را در نظر بگیرید. دلار داده‌اند کارخانه ساخته شده، دیون پرداخت نشده و الان درخواست کرده اند که مبنا همان دلار ۴ هزار تومان باشد. وقتی منابع اینطور تخصیص داده شود، فقر ایجاد می‌شود.

با پولی که سال قبل به ترکیه رفت می‌توانستیم ۴۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کنیم

یوسفی وجود روابط بین الملل مناسب را یکی دیگر از لوازم کاهش فقر دانست و گفت: کشوری که روابط بین الملل مناسبی ندارد دچار فقر می‌شود. چین ۷۰۰ میلیون نفر فقیر داشته است. مدتی پس از مرگ مائو، روابط خود را با دنیا ترمیم کرد و سال قبل اعلام کرد که دیگر فقیر مطلق ندارد. این محصول اقتصاد تولیدمحور و روابط درست بین المللی است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در سال قبل به خاطر شرایطی که با آن روبرو شدیم بیش از ۴ میلیارد دلار از ایران به ترکیه رفت. ایرانیان بیش از هفتصد شرکت در ترکیه ثبت کردند و تعدادی نیز خانه خریدند. این پول، فقط پارسال از ایران به ترکیه رفته است. چون فضای کسب و کار ایران مناسب نبوده است. هر یک میلیارد دلار، بین ۸۰ هزار تا ۱۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد می‌کند. یعنی با این پول در سال قبل می‌توانستیم ۴۰۰ هزار بیکار را شاغل کرده و از فقر نجات دهیم. کسی که کار ندارد فقیر است. چه فضایی را باید ایجاد کنیم که سرمایه‌های انسانی ما خارج نشوند؟ باید به اقتصاد خود ثبات داده و فضا را رقابتی کنیم.