سنواتی است که بیماریهای فراوانی میهن ما را در نوردیده است. مام میهن سالهاست که سخت بیماراست اهم از آزادی‌های اجتماعی وسیاسی واقتصادی ورفاه و نشاط ملی و تورم و رکود مزمن وکاهش سر مایه گذاری ورشد اقتصادی گاه منفی وکاهش مداوم ارزش پول ملی و افزایش نقدینگی وتعرّض به جیب درآمدی مردم از طریق انتشار وضرب سکه و اسکناس بی حساب وبی کتاب خزانه ملی هر چند در دولت شهید رئیسی رشد پایه پولی باکاهش ۱۵.۳٪واحدی از ۴۲.۹٪در پایان سال ۱۴۰۱به ۲۷.۶٪در پایان سال ۱۴۰۲ بهبودیافته باشد امّابراساس آمارمرکز ایران نرخ فقر از ۲۲٪به ۳۲٪درفواصل سالهای۱۳۸۵ الی ۱۳۹۸رسیده است یعنی حدود ۲۶.۵میلیون نفر معادل ۶۰٪ جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی کرده باشند و نسبت اشتغال ایران در آخرین آمار بانک جهانی درسال ۱۴۰۲برابر ۳۹٪در حالیکه متوسط جهانی نسبت اشتغال در کشورهای جهان ۵۸٪ است و ایران جز ۷٪ کشور های جهان است که دارای پائین ترین نسبت اشتغال را داراست هر چند نسبت اشتغال مردان ۶۵٪ ونسبت به متوسط جهان چندان فاصله ای نداشته باشد امّا نسبت اشتغال زنان در ایران تنها۱۲٪ است که با اشتغال ۴۹٪ درصدی متوسط اشتغال زنان فاصله معنی داری، دارد .

وباتوجه به میانگین نرخ صفر درصدی رشد اقتصادی دردهه ۹۰ در سال‌های اخیر بیش از یک میلیون نفر از بازار کار خارج شده اند .

 به آمار بانک مرکزی ضریب جین ی GNIکه حکایت از شکاف طبقاتی واختلاف سطوح در آمدی می کند وهرچه به عدد صد نزدیکتر شود تضاد طبقاتی شدید تر میشود و بر اساس آمار بانک جهانی  اقتصاد ایران  برابر ۳۷٪ در سال (۲۰۱۵)ونرخ محرومیت را ۳۱.۴٪درسال ۱۳۹۹نشان می دهدکه حکایت  از اختلاف طبقاتی شدید در بین اقوام و ایالات واستانهای ایران است بطوریکه سیستان و بلو چستان با نرخ محرومیت ۶۲٪از متوسط ۳۱.۴٪بالا ترین نرخ محرومیت کشوررا داراست که حکایت از نابرابری شدید مناطق ایران است و اسفناکتر اینکه شنیده می شود در برخی نقاط این استان گاها”هنوز شناسنامه که مُثبِت  هویت ملی باشددر بین آحاد ملی در این مناطق موجود نیست .

 شلاق فقر بی رحمانه مردم این دیار رادر بر گرفته است یکی آنقدر پول دارد که در چین و ماچین و هندوشامات وقبرس و یونان وکانادا وترکیه وقطرو… برای خویش مِلک ودارایی پس انداز می کند و یکی در غم  نان و بهداشت ودرمان و اشتغال وخانه ای چند ده متری می سوزد واینها همه  معلول  بی تدبیری مدیران  نظام می باشد که بجای پرداختن به مردمشان در بندایدئولوژی و گاها آمیخته به اوهامات کشور مارا به ورطه نابودی سوق می دهند هم دین مردم  نعوذ بالله به مضحکه گرفته شده است و هم اقتصاد مردم طعمه دسائس نااهلان متوهّم تاریخ وبی تدبیری و بیسوادی آنان قرار گرفته است که سفره شان هر روزکوچکتر وکوچکترمیگرددبطوریکه ازکیک اقتصادبهره چندانی نمی برند وهیچ گوش شنوایی نیست و عجیبتر اینکه صدا های اعتراضی مردم را نمی شنوند و حتی به آمار های سقوط اعتبار و سر مایه اجتماعی  هم نگاه نمی کنند ودر جهت تصحیح راه وتصمیم گیریهای غیر کار شناسانه خود نیستند.

 افزایش نرخ محرومیت ،اقتصاد ایران دربین کشور های جهان به رتبه ۵۰ در سال ۲۰۱۵ سقوط داده است بطوریکه تولید ناخالص داخلی ایران دردوره ۳ساله تشدید تحریمهاها علیه ایران (۲۰۱۱-۲۰۱۴)  ۱۶۰ میلیارددلار آمریکا کاهش یافته باشد وشاخص فلاکتMisery index (تورم وبیکاری )رتبه ایران رادر بین ۱۵۷ کشور جهان بعد از زیمباوه به عدد۴۱۴.۷دارای بیشترین شاخص فلاکت وایران در سال ۲۰۲۲با شاخص فلاکت ۷۳.۳٪در بین ۲۰ کشور فقیر جهان رتبه ۱۹ را به خوداختصاص داده باشد .

  • نویسنده : عباسعلي صلواتي كارشناس مديريت اجرايي يا DBA