در طرف دیگر ماجرا کارشناسان میگویند که عمق ناترازی صنعت برق در کشور فراتر از اینهاست و حتی مازوت نیز برای سوزاندن و تولید برق نایاب شده و دولت چارهای جز تحمیل خاموشی به مردم برای مدیریت این وضعیت اضطراری ندارد. اگر این تحلیلها که مبنای آماری نیز دارند درست باشند، در صورت ادامه روندهای فعلی، نه فقط قطعی برق که کمبود گاز نیز در زمستان قابل پیشبینی است.
ناترازی، زیان انباشته و باقی قضایا
ناترازی صنعت برق به شکل در تفاوت تولید و تقاضای برق خود را نشان داده است. این شکاف در سال ۱۴۰۳ به ۱۷ هزار و ۵۰۰ مگاوات رسیده رسیده است. در حالی که سال گذشته این ناترازی در حدود ۱۲ هزار مگاوات بود. طبق آمارها تقاضای برق در اوج خود به حدود ۸۰ هزار مگاوات میرسد، اما تامین برق کمی بیش از ۶۰ هزار مگاوات است. اکنون ۴۰ میلیون مشترک برق در کشور وجود دارد و مصرف برق رشدی ۸ درصدی نسبت به سال گذشته داشته است. پیشبینی میشود در چنین روندی، در سال ۱۴۱۰ ناترازی به بیش از ۳۷ هزار مگاوات برسد. در این اوضاع، صنعت نه تنها با ناترازی که با زیاندهی نیز روبهروست. مجموع درآمد شرکت توانیر یک هزار و ۲۵۴ میلیارد ریال، اما هزینههای آن هزار و ۷۷۶ میلیارد ریال است که منجر به زیانانباشته در طول سالها شده است؛ بنابراین در صنعت برق کشور از یک سو ناترازی رشد کرده و از سوی دیگر زیان انباشته شرکت توانیر افزایش یافته و در نهایت نیز دولت ناچار شده تا با خاموشیهای مقطعی شرایط را مدیریت کند؛ وضعیتی که در آن مردم ناراضی هستند و دولت هم زیان میکند.
فرسودگی نیروگاهها؛ راندمان پایین و زیانهای زیست محیطی
زیان دولت و نارضایتی مردم فقط در عددهای اقتصادی خلاصه نمیشود. براساس آمارها بیش از ۹۰ درصد سوخت نیروگاههای کشور از گاز و سایر فرآوردههای نفتی تامین میشود؛ یعنی انرژیهای تجدیدناپذیر. در روزهای سرد سال نیز با کمبود گاز نیروگاه به سمت استفاده از سوخت با گازوئیل و سوخت مازوت میروند که اولی سوختی باارزش و دومی سوختی سنگین با آثار منفی بر محیط زیست و آبوهواست. فقط در سال ۱۴۰۲ در اراک ۶۶۱ نفر و در سازند ۱۱۴ نفر به دلیل مازوتسوزی جان خود را از دست دادند.
زیان دیگر به دلیل فرسودگی نیروگاهها و در نتیجه پایین بودن راندمان نیروگاهی رخ میدهد. کارشناسان میگویند که اکنون ۴۰ درصد نیروگاههای کشور عمری بالاتر از ۴۰ سال دارند و تعمیر و نگهداری آنها نیز با دشواریهایی روبهروست که در سالهای آتی تشدید نیز میشود. در چنین شرایطی میانگین راندمان تولید برق زیر ۴۰ و در حدود ۳۹ درصد است که خود گویای دلیل دیگری برای ناتوانی صنعت برق در تامین برق مورد نیاز کشور است. بر اساس برخی برآوردها نوسازی ۵۰ درصد از نیروگاههای کشور میتواند منجر به صرفه جویی ۱۵ درصدی مصرف سوخت شود.
مازوت نسوزانیم، برق هم نداشته باشیم؟
حسین سلاحورزی؛ در تاریخ فرهنگی و ادبیات ما، همواره تضاد میان پیشرفت و حفظ ارزشها و منابع طبیعی وجود داشته است. داستانهایی چون «از طلا شدن پشیمان گشتهایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید» بازتابی از تجربههایی است که در آن، تلاش برای بهبود شرایط به نتایج نامطلوبی منجر شده است.
با دستور رئیسجمهور مبنی بر توقف استفاده از مازوت در نیروگاههای تولید برق، امیدی نو در دل دوستداران محیط زیست جوانه زد. مازوت، این سوخت سنگین و آلاینده، سالهاست که آسمان شهرهایمان را تیره کرده و سلامت مردم را به خطر انداخته است. تصمیم برای کنار گذاشتن آن، گامی بزرگ در جهت حفظ محیط زیست و بهبود کیفیت زندگی بود.
اما تقریباً همزمان با این تصمیم، اعلام برنامه منظم قطع برق روزانه در شهرکهای صنعتی و صنایع، نگرانیهایی را برانگیخت. صنایع و تولیدکنندگان، ستون فقرات اقتصاد کشور، با این قطع برقها با چالشهای جدی مواجه میشوند. آیا این تقارن، تصادفی است یا نشان از بیبرنامگی و نبود جایگزین مناسب برای تأمین انرژی دارد؟
در ادبیات ما، مفهوم «پشیمانی از طلا شدن» نمادی از تلاش برای بهبود شرایط است که به دلیل عدم آمادگی یا نبود زیرساختهای لازم، به نتایج معکوس منجر میشود. در تاریخ معاصر نیز نمونههایی از تصمیماتی وجود دارد که به جای حل مشکل، مشکلات جدیدی را به وجود آوردهاند.
تصمیم به توقف مازوتسوزی، اگرچه از منظر محیط زیست قابل تحسین است، اما نیازمند برنامهریزی دقیق برای تأمین انرژی جایگزین و جلوگیری از اختلال در فعالیتهای صنعتی است. صنایع نیازمند برق پایدار برای ادامه تولید و حفظ اشتغال هستند. قطع برق میتواند به کاهش تولید، افزایش بیکاری و مشکلات اقتصادی منجر شود.
در فرهنگ ما، تعادل و میانهروی همواره ارزشمند بوده است. سعدی میگوید:
«رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود»
این بیت تأکیدی است بر اهمیت برنامهریزی و حرکت تدریجی به سوی اهداف، بدون ایجاد شوک و اختلال در مسیر.
امیدواریم که این تقارن، نتیجه برنامهریزی نادرست نباشد و مسئولان با درایت و تدبیر، راهحلی بیابند که هم محیط زیست حفظ شود و هم صنایع و اقتصاد کشور دچار آسیب نشود. تاریخ به ما نشان داده است که تصمیمات شتابزده و بدون برنامهریزی، میتواند به نتایج نامطلوبی منجر شود.
در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که توسعه پایدار نیازمند توازن میان حفظ محیط زیست و رشد اقتصادی است. نباید با یک دست محیط زیست را آباد کنیم و با دست دیگر اقتصاد را ویران. هنر مدیریت در یافتن راهحلهایی است که منافع همه را در نظر بگیرد و به سوی آیندهای روشنتر هدایت کند.
وقتی رشد تولید از رشد جمعیت و مصرف جا میماند
حلقه مفقوده صنعت برق از سال ۹۰ تاکنون غفلت از سرمایهگذاری در زیرساختهاست. هرچند که توسعه زیرساخت همواره شعار رایج دولتمردان بوده است. هرچند اگر به گفته عباس علیآبادی وزیر نیرو تولید برق از ۷ هزار مگاوات در سال ۵۷ به ۹۲ هزار مگاوات در سال ۱۴۰۳ رسیده باشد، این افزایش تولید از مصرف و افزایش جمعیت عقب مانده است. بنابراین با رشد ۸ درصدی سالانه در نیاز برق حتی همواره ساخت نیروگاه از رشد مصرف جا میماند و راهکار صرفا در توسعه و ساخت نیروگاه نیست. حرکت به سمت انرژیهای تجدیدپذیر سالهاست که یکی از راههای حل پایدار و کمهزینه در تولید و تامین برق محسوب میشود. ایران به دلیل وسعت مناطق کویری ظرفیت بالایی برای استفاده از انرژی خورشیدی، بادی دارد. اما امروز از حدود ۹۲ هزار مگاوات برق تولیدی بیش از ۹۰ درصد با سوخت فسیلی و فقط ۰.۵ درصد به وسیله نیروگاههای تجدیدپذیر تامین میشود. در برنامه هفتم توسعه پیشبینی شده که این عدد به ۱۲ هزار مگاوات برسد، اما در برنامههای اجرایی دولت و به طور مشخص لایحه بودجه ۱۴۰۴ مسیر مشخصی برای دستابی به هدف دیده نشده است.
غفلت در یک دهه گذشته امروز شرایط صنعت برق را ویژه و اضطراری ساخته و به همین دلیل دولت نیز راهکاری جز خاموشی و اعمال سیاستگذاریهایی برای کنترل مصرف ندارد. ادامه این روند نه تنها به کمبود برق بلکه در زمستان به کمبود گاز نیز منتج خواهد شد و خروج از این وضعیت نیز مستلزم ارائه راهکاری چندجانبه برای مواجهه با ناترازی عمیق صنعت برق است. این یعنی دولت چهاردهم برای مواجهه با این ناترازی، شبیه ناترازیهای دیگر ناچار به اخذ تصمیمهای اساسی و سخت است.
Monday, 9 December , 2024