اقتصاد پویا/ به بیان بهتر، با منابع و عوامل تولید کنونی میتوان ارزش بیشتری خلق و مطلوبیت اجتماعی بیشتری کسب خواهد شد. در این خصوص با سیدمرتضی کریمی ؛ اقتصاددان به گفت و گو پرداختیم.
*مشارکت عمومی در بخش خصوصی یکی از ارکان های مهم در حوزه حکمرانی است
با توجه به اینکه مشارکت عمومی – خصوصی، یک بخش مهم حوزه حکمرانی است. برای اینکه بحث، دیالوگ باشد نه مونولوگ، لطفا دوستان عرایض بنده را نقد و فرانقد نمایند.
ستون فقرات بحث را بر روی سه موضوع اساسی استوار کردم. اول جایگاه و اهمیت معاملات عمومی، دوم وضعیت کنونی قوانین کشور درباره معاملات عمومی و سوم که اصلیترین بخش است، درخصوص تعارض منافع نهفته در لایحه مشارکت عمومی – خصوصی است. برای اینکه با یکدیگر همگرایی داشته باشیم، نیاز است مبانی و یکسری مفهومپردازیهای فنی که در زمینه معاملات عمومی مطرح است، عرض کنم و سپس به سمت مسائل مهمتر، لایحه، متن و نقد لایحه برویم. تدارکات عمومی یا معاملات عمومی، بخشی است که بر اساس آن، دولتها در سراسر جهان، برای مرتفع کردن نیازها و وظایفی که برعهدهشان است، کالاها و خدماتی را از بخش خصوصی خریداری میکنند. اهمیت این موضوع از آنجا بیشتر میشود که هزینههایی که این دولتها در سراسر جهان انجام میدهند، از دید ملت انجام میشود و واژه «عمومی» از این جهت است که این هزینه از وجوه عمومی اتفاق میافتد؛ یعنی مالیاتی که ماهانه از حقوق کارمندان کسر میشود، قبوض پرداختی و سایر مواردی که در بودجه سنواتی دیده شده و توسط دولتها در آنجا هزینههایی انجام میشود. برای اینکه اهمیت این بحث شفافتر شود، گزارش آماری از گردش معاملات عمومی در ایران عرض میکنم.
آمارهای بانک جهانی
بر اساس گزارش ۲۰۱۷، بانک جهانی، در کشورهای با درآمد پایین، ۱۴٫۵ درصد از GDP، هزینه معاملات عمومی میشود. اگر GDP ایران را در سال ۱۴۰۰، حدود ۴۵۰ میلیارد دلار فرض کنیم و نرخ برابری دلار در مقابل ریال را به طور میانگین در کل سال، ۲۵۰۰۰ تومان درنظر بگیریم، حجم تدارکات عمومی در ایران، ۶۵ میلیارد دلار و حدود ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان است. البته بودجه طرحهای تملک دارایی سرمایهای در قانون بودجه ۱۴۰۰، حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان است که این عدد، ۲۵ برابر آن عدد است؛ یعنی اگر درآمدهایی که نهادهای ارائهکننده خدمات عمومی از درآمدهای داخلی مانند پرداخت قبوض یا شهرداریها از محل دریافت عوارض و پروانههایی که صادر میکنند، در این محاسبات وارد کنیم، به عدد ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان میرسیم. پس این حوزه، به شدت پُرپول است. OECD در سال ۲۰۱۴، درخصوص هدف رشوه دادن در دنیا به بخش حکمرانی، گزارشی منتشر کرده، یعنی مواردی که یکطرف حکمران و طرف دیگر بخش خصوصی است، هدف آن را بررسی و در هشت دسته طبقهبندی کرده است مانند معاملات عمومی، گمرکات، مالیات، ویزا و دستهبندی آخر آن سایر موضوعات است.
بر اساس این گزارش، ۵۷ درصد از رشوههایی که در دنیا اتفاق میافتد، از نظر تعداد مربوط به معاملات عمومی است؛ یعنی از هر ۱۰۰ فقره رشوه که به حکمرانها پرداخت میشود، طرف خصوصی، رشوه پرداخت میکند تا قراردادی از طرف عمومی بگیرد. همین گزارش در سال ۲۰۱۳، میزان فساد را کمیسازی کرده است. بر این اساس، بین ۲۰ تا ۲۵ درصد بودجه معاملات عمومی در دنیا به دلیل فساد موجود از بین میرود. وقتی طرف خصوصی، رشوهای به طرف عمومی بدهد، اگر A واحد رشوه بدهد، چند برابر آن، درخواست رشوه خواهد داشت. اگر عملیات احداث ساختمان باشد، از مشخصات فنی کار کم خواهد کرد و هزینههای دوره بهرهبرداری از آن طرح، افزایش مییابد. وقتی این اعداد را فقط برای یک سال، یعنی ۱۴۰۰ در کنار هم قرار دهیم و زمانی که بودجه تدارکات عمومی را ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان درنظر بگیریم، با نُرم ۲۵ درصد برای دنیا، حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان از بودجه معاملات عمومی به خاطر این فساد از بین میرود. پس معاملات عمومی، حوزهای په شدت پرپول است و حجم گردش مالی و فساد در آن بسیار بالاست. این آمارها، بینالمللی است. هزینه از وجوه عمومی انجام میشود، تامین محصول مرغوب و خدماترسانی مناسب یک دغدغه است. آنچه اهمیت این حوزه را بیشتر میکند، این است که بدنه عمومی جامعه نسبت به قراردادهای عمومی حساسیت ندارد و برایش قابل لمس نیست و فهم دقیقی از آن ندارد. مثلا اگر در فضاهای آنلاین، جستجو کنید درخصوص قرارداد ۲۵ ساله با چین، برجام و… آنقدر محتوا تولید شده و مردم روی آن حساس هستند، درباره آن طنزپردازی و کلیپهایی ساخته شده و گفتوگوهایی در شبکههای اجتماعی رخ میدهد، اما این حوزه، حوزهای است که به شدت مغفول مانده است. اگر از معاملات عمومی هم فهم داشته باشیم، درباره معاملات مربوط به قراردادهای مشارکت عمومی – خصوصی، آگاهی جامعه به مراتب کمتر است.
امیتاز ایارن در سازوکار خصوصی سازی ۶۰ است
در سنجه اول که ارزیابی تا آمادهسازی پیشنهاد است، امتیاز ایران، ۶۰، امتیاز فرانسه ۶۹ و امتیاز آمریکا ۹۸ است. سنجه دوم، مربوط به تسلیم پیشنهاد است؛ یعنی سازوکاری که طرف خصوصی، اسناد را دریافت و دقیقا نیاز طرف عمومی را شناسایی و سپس پیشنهاد خود را به طرف عمومی یا کارفرما یا دستگاه اجرایی تسلیم میکند. بر این اساس، سوالاتی پرسیده میشود و بر اساس آن، امتیاز داده میشود. مثلا آیا فرایند تسلیم پیشنهادها، آنلاین اتفاق میافتد؟ آیا بهگونهای است که بعدها امکان جابهجایی یا تعویض پاکتهای مالی یا فنی باشد یا نباشد؟ آیا مهلتهای حداقلی مناسبی برای طرف خصوصی درنظر گرفته شده که وقتی قرار است تسلیم پیشنهاد کند، بتواند به خوبی ارزیابی کند یا خیر؟ در تسلیم پیشنهاد، امتیاز ایران ۷۸، فرانسه ۷۱ و آمریکا ۵۷ است. همانطور که میبینید قانون مناقصات ما در سنجه پیشنهاد، به مراتب مترقیتر از ارجاع کار در فرانسه و آمریکاست. البته آمار مربوط به سال ۲۰۱۷ است. حتی بحث سامانه فساد ما که موارد اطلاعرسانی الکترونیکی را به خوبی سازماندهی کرده، اعمال نشده و اگر الان دوباره گزارش، بهروزرسانی شود، برخی سنجههای ما میتواند امتیاز بیشتری داشته باشد. در سنجه بعدی، گشایش و ارزیابی پیشنهادها بررسی شده است. اینکه فرایند گشایش پاکتها چگونه باشد؟ اینکه وقتی طرف عمومی، قرار است طرف خصوصی را ارزیابی کند، معیارها از قبل مشخص است یا خیر؟ آیا دقیقا مطابق معیارهای اعلامشده، طرف خصوصی را ارزیابی میکند یا خیر؟ آیا فرایند گشایش پاکتها و کسانی که در این فرایند ارجاع کار یا مناقصه شرکت میکنند، به صورت آنلاین ثبت میشود تا خارج از آن بازه زمانی، کسی قیمت جدید نیاورد؟ در این سنجه، امتیاز ایران ۵۷، فرانسه ۶۴ و آمریکا ۵۷ است و امتیاز ایران و آمریکا، برابر است. در زمینه محتوا و مدیریت قرارداد تدارکات، سنجههایی وجود دارد مانند اینکه آیا احکام قرارداد از قبل، مشخص است یا نه؟ آیا از زمانی که برنده مشخص میشود تا زمانی که قرارداد امضا شود، امکان مذاکره یا اصلاح در مفاد قرارداد وجود دارد یا خیر؟ آیا وقتی طرف عمومی به طرف خصوصی قراردادی را ابلاغ میکند، به سایر کسانی که در این مناقصه شرکت کردهاند، اطلاعرسانی میکند که قرارداد را به این دلایل به فلان شخص ارجاع داده است یا خیر؟ در این شاخص، امتیاز ایران ۷۳، امتیاز فرانسه ۷۳ و امتیاز آمریکا ۶۴ است.
Tuesday, 25 February , 2025