سالیان سال است که مسایل و مشکلات اقتصادی و غیر اقتصادی توسط کارشناسان مختلف و حتی رئیسان محترم جمهور و وزرا و... بیان شده و راه حلی نیز برای آن ها ارایه می شود؛ اما هیچ اتفاقی نمی افتد؟ این جمله را از زبان مسؤولان طراز اول کشور (برای مثال سران سه قوه ) زیاد شنیده ایم که "باید فلان کار انجام گیرد".

  برای مثال به چند مورد زیر اشاره می شود:

  • چرا با وجود تاکیدات کلیه مسولین نظام، از مقام معظم رهبری گرفته تا سران سه قوه، بر مبارزه با فساد تاکید می شود، اما هر روز شاهد پیدایش گونه های جدیدی می شویم و تصمیمات دادگاه ها مانعی برای بروز فساد نیستند؟ در واقع سوال این است که چرا برنامه های مبارزه با فساد، عقیم مانده اند؟
  • چرا  علیرغم تاکیدات دین مبین اسلام و شعارهای چندین روسای جمهور مبنی بر برقراری عدالت، در جامعه اسلامی ما وضعیت عدالت مناسب نیست؟
  • چرا برنامه های مسکن ارزان قیمت با موفقیت روبرو نمی شوند و هر دولتی این داستان را به شیوه متفاوتی دنبال می کند؟ آنچه مسلم هست نتیجه یکسان این سیاست ها یعنی عدم برخورداری گروه هدف می باشد.
  • چرا علیرغم درک همگانی از اهمیت تغییرات اقلیمی (شامل آب، هوا، خاک ، جو و …..)، همچنان بر تخریب محیط زیست ادامه می دهیم؟ مگر سازمان حفاظت از محیط زیست چه وظیفه ای جز این دارد؟ چرا ناتوان از حفاظت از محیط زیست می باشد؟
  • چرا علیرغم این که از معایب استفاده از انرژی های فسیلی اشنایی داریم، به سمت تولید و مصرف انرژی های تجدید پذیر دوستدار محیط زیست حرکت نمی کنیم. به بیان فنی تر چرا در حکمرانی انرژی و محیط زیست مشکل داریم و به سمت گذار انرژی حرکت نمی کنیم؟ مگر در حال حاضر، وزارت نیرو چه وظیفه مهم تری جز این دارد
  • چرا روز به روز بر تعداد فقرا در کشور اضافه می شود و سیاست های اقتصادی کشور به جای حذف فقر، و فقر زدایی باعث حذف فقرا شده و فقیرزدایی می کند؟ مگر وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی، وزارت اقتصاد و …چه وظیفه مهمی در حال حاضر به جز این دارند؟
  • و ده ها سوال دیگر

*چرا حتی با تغییر دولت ها و تغییر رویکردها و سیاست های آنها، هیچ اتفاق مثبت قابل توجهی در این زمینه ها نمی افتد و چرا فلان کار مدنظر رییس جمهور وقت انجام نمی گیرد؟

پاسخ تمامی این سوال ها و سایر سوالات  را می توان در مفهومی به نام اینرسی یا لختی نهادی (Institutional Inertia) جستجو کرد. اما اینرسی نهادی چیست؟ تحت تأثیر چه عواملی است؟ چه آثاری دارد؟ و چگونه می توان بر آن غلبه کرد؟ اینها سوال های مهمی است که باید در اولویت اول دولت فعلی قرار گیرد و پاسخ علمی به آنها داده شود و مهم تر از همه اجرا شود. در غیر این صورت مشکلات اقتصادی روی هم انباشته خواهد شد. تشریح کامل این مطلب و دادن پاسخ به این سوال ها به ویژه برای اقتصاد ایران خارج از حوصله این نوشتار است. بنابراین، در ادامه به برخی از این سوال ها پاسخ داده می شود.

*مفهوم اینرسی نهادی

اینرسی (لختی، سکون، بی تحرکی و یا چسبندگی) مفهومی است که از فیزیک به عاریت گرفته شده است. براساس قانون اول نیوتن، هرگاه جسمی در مقابل تغییر سرعت یا تغییر جهت، مقاومت از خود نشان دهد گفته می شود که اینرسی وجود دارد. به تعبیر دیگر، اینرسی اشاره به تمایل جسم به حفظ حالت قبلی خود دارد. در سیستم های فیزیکی این یک پیش فرض بوده و میزان مقاومت در برابر تغییر را نشان می دهد. البته اینرسی به مفهوم ایستایی یا بدون تغییر نیست.

این اصطلاح در سیستم های اقتصادی و اجتماعی مفهومی وسیع تری دارد. در پدیده های اقتصادی و اجتماعی، گذشته ها مهم هستند و با مفهومی به نام” وابستگی به مسیر” روبرو هستیم. اما در اشیاء فیزیکی، چیزی به نام وابستگی به مسیر ندارم.

برای اینرسی نهادی می توان از تعاریف و تعابیر زیر استفاده کرد:

–  ناتوانی نهادها در ارایه پاسخ های به موقع برای مشکلات ایجاد شده (اگر قواعد بازی در کشور به گونه ای باشد که راه حلی برای مشکل ایجاد شده در زمان مقتضی ارایه نکند، گفته می شود، لختی یا اینرسی نهادی داریم).

– گرایش نهادها به مقاومت در برابر تغییرات

– چسبندگی نهادها یا نحوه مقاومت آنها در برابر تغییرات

-ناتوانی نهادها به تغییرات در محیط های ملی و بین المللی

*دلایل ایجاد اینرسی نهادی

دلایل متعددی وجود دارد که منجر به اینرسی نهادی می شوند. برخی از این دلایل عبارتند از : هزینه های برگشت ناپذیر، نااطمینانی ، تضادهای سیاسی، شکاف های سیاسی ، وابستگی به مسیر(فنی، نهادی، گفتمانی و شناختی)،  انحراف از مسیر ، قدرت، مشروعیت، وجود ائتلاف های توزیعی   قدرتمند و …

وجود نااطمینانی ، تضادهای سیاسی و وجود ائتلاف های توزیعی قدرتمند برخی از مهم ترین عوامل ایجاد کننده اینرسی نهادی در ایران هستند.

*غلبه بر اینرسی نهادی در ایران

هر چند این بحث خود بسیار مفصل هست اما می توان گفت اولویت اول دولت رییسی برای حل مشکلات اقتصادی و غیراقتصادی باید غلبه بر اینرسی نهادی باشد. در واقع، ادعای این نوشتار این است که به دلیل وجود اینرسی نهادی به ویژه در نهادهای حقوقی- اقتصادی، تغییر نهادی مناسب و به موقع در ایران رخ نمی دهد. این باعث شده است که آسیب پذیری اقتصاد ایران از نیروهای داخلی (تورم، فساد، بیکاری، رانت جویی، انحصارطلبی و…) و خارجی (تحریم های اقتصادی و …) افزایش یابد.  

* اما این کار چگونه صورت می گیرد؟

برای تغییرات نهادی نظریه ها و اشکال  زیادی وجود دارد. درباره نظریه ها در جای دیگری بحث شده است. اما به طور کلی چهار شکل مهم و عمده برای تغییرات نهادی وجود دارد: جایگزینی ، لایه بندی، رانش ، و تبدیل. اولی به حذف قواعد موجود و جایگزین کردن قواعد جدید؛ دومی به معرفی قواعد جدید در کنار قواعد موجود؛ سومی به تاثیر قواعد موجود به همراه تغییر محیط آنها، و آخری به تغییر قواعد موجود از طریق تغییر شکل نهادهای موجود اشاره دارد.

لایه بندی، زمانی امکانپذیر و مناسب است که چالش گران نهادی ، توانایی لازم برای تغییر قواعد اصلی و اولیه را نداشته باشند. به نظر می رسد که این شکل از تغییر نهادی در اقتصاد ایران باید اتفاق بیافتد.

اما دو شکل و شیوه متمایز از تغییر نهادی سازگار با وجود وضعیت اینرسی نهادی را می توان  اشکال وصله کردن–ساختارهای جدید با ساختارهای بی اثر؛ و انتقال دادن– به عملکردها یا وظایف جدید، نام برد.

*نکته آخر

برای کوفتن خرمن مشکلات متعدد اقتصادی، قدم اول دولت سیزدهم باید تاکید بر انقلاب نهادی (شامل انقلاب اقتصادی، انقلاب سیاسی، انقلاب اجتماعی و فرهنگی، و انقلاب حقوقی)-با اولویت اول نهادهای حقوقی- اقتصادی و کاهش اینرسی نهادی با توجه خاص به کاهش نااطمینانی، کاهش تضادهای سیاسی و کاهش ائتلاف های توزیعی باشد. زیرا به نظر می رسد اغلب ساختارهای نهادی در کشور بی اثر شده اند.

 هر چند جوان گرایی مدنظر است؛ اما برای کوفتن خرمن مشکلات عظیم اقتصادی موجود، باید به مردان کهن اقتصادی از جمله کارآفرینان متوسل می شدیم، که نشده ایم. جوان گرایی را باید در ارایه اندیشه های نو تفسیر کرد و نه سن افراد.

به نظر می رسد که در ایران بیشتر اینرسی نگرشی داریم و در برابر تغییر نگرش ها، مقاومت زیادی صورت می گیرد. این نیز به دلیل وابستگی به مسیر شناختی  در ایران است. متاسفانه، از تاریخ عبرت نمی گیریم.