استاد حوزه و دانشگاه گفت: رحلت پیامبر(ص) مصبیت بزرگی برای جهان اسلام بود و همه مسلمانان بعد از این مصیبت عزادار شدند.

حجت‌الاسلام جلیل جلیلی در خصوص اهمیت و فلسفه روز ۲۸ صفر و رحلت پیامبر(ص) اظهار کرد: از جمله مصائبی که مصیبت بزرگی برای مسلمانان بود، رحلت پیامبر خدا(ص) بود که بعد از رحلتشان بر اساس روایاتی که ما داریم،حضرت علی(ع) می‌فرمایند که «مصیبت رحلت پیامبر (ص) به اندازه ای بزرگ بود که هیچ مصیبتی قبل از آن به این اندازه بزرگ نبود».

وی با بیان اینکه مصیبت پیامبر(ص) جنبه‌ی عمومی داشت، ادامه داد: یکی از فرمایشات علی(ع) در نهج البلاغه این بود که مصیبت پیامبر(ص) مصیبت عمومی بود و همه را عزادار کرد به جهت این‌که رحمتا للعالمین بود و همان‌طور که در آیه قرآنی می‌خوانیم که «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ»، این مصیبت به آن اندازه بزرگ بود که حتی ملائکةالله را عزادار کرد و حضرت علی (ع) نقل می‌کنند که وقتی پیامبر را غسل می‌دادند، ملائکه ایشان را کمک می‌کردند و در دل آه و ناله کرده و ضجه می‌زدند. لذا مصیبت از دست دادن وجودی که رحمت للعالمین بود ، بسیار بالا بود. 

وی با اشاره به آیه ۱۶۴ سوره آل عمران در خصوص وظایف پیامبر(ص) گفت: خداوند در این آیه می‌فرمایند«لَقَدْ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَی ٱلْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَٰتِهِۦ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ ٱلْکِتَٰبَ وَٱلْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَٰلٍۢ مُّبِینٍ» لذا حضرت پیامبر وظایفی را از طرف خداوند برعهده داشتند و نکته‌ حائز اهمیت در این آیه عبارت است از اینکه پیامبر خدا شأن و جایگاهی را در میان امت داشتند که انسان‌ها را در مسیر هدایت قرار دهند و این عنایت الهی بود که در کنار رسول ظاهر،رسول باطن که عقل انسان است، پیغمبری را برای هدایت بشر ارسال کرده است. 

امام‌جمعه سردرود خاطرنشان کرد: موضوع تزکیه نفس نیز بحث بسیار مهمی است و فلسفه تقدم این موضوع نسبت به تعلیم، به خاطر این است که فلسفه وجودی انبیای الهی برای هدایت و تزکیه انسان‌ها است و این یکی از نکته‌هایی است که متأسفانه ما از آن غافل شدیم و سیستم آموزش‌وپرورش ما نیز برمبنای این عنوان طراحی نشده است به‌طوری‌که ما در فلسفه بعثت انبیای الهی ابتدا تزکیه را می‌بینیم بعد تعلیم را اما در سیستم آموزش‌وپرورش اول آموزش و سپس پرورش است .

وی با تاکید بر اینکه بحث تربیت یکی از مسائل بسیار مهمی  در موضوع انسان سازی است، عنوان کرد: همه می‌دانیم که بحث انسانیت یک موضوع خدادادی نیست و حیثیت اکتسابی دارد یعنی انسان‌ها باید انسانیت را کسب کنند و آنچه که خداوند به انسان‌ها می‌دهد شأنیت و استعداد انسان شدن است لذا خداوند تنها قوه انسانیت را می دهد نه خود انسانیت را و این انسان‌ها هستند که باید این قوه را به فعلیت رسانده و انسان شوند و لذا تمامی کارهایی که پیامبر(ص) در مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و … انجام داده بودند، برای ما الگو است و به همین جهت است که ما در آیه ۲۱ سوره احزاب می‌خوانیم «لقد کان فی رسول الله اسوه حسنه».

وی در رابطه با بحث جانشینی پیامبر(ص) نیز افزود: از جمله کارهایی که پیامبر(ص) می بایست انجام می‌دادند، می‌توان به هدایت، حکومت‌داری و اقامه قسط و عدل، جایگاه تحویل و انتقال وحی به مردم و… اشاره کرد و طبیعی است که بعضی از این امورات بعد از رحلت پیامبر(ص) تعطیل‌بردار باشد مثلاً بحث نزول وحی توسط جبرئیل به پیامبر (ص)، موضوعی بود که قطع شد و بعد از رحلت ایشان ، امر وحی انجام نشد. اما قطعا بحث اقامه قسط و عدل و حکومت داری تعطیل‌بردار نیست و این موضوع باید تکلیفش مشخص می‌شد .

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه پیامبر (ص) ۲۳ سال برای امر حکومت داری و اقامه قسط و عدل زحمت کشید و یک دین را در جامعه تبیین و نهادینه کرد، گفت: تکلیف این موضوع باید مشخص می‌شد و در این خصوص دو تفکر و عقیده وجود دارد که یکی مربوط به برادران اهل سنت و دیگری مربوط به تفکر شیعه است به طوری که برادران اهل سنت می‌گویند این موضوع از طرف پیامبر به خود امت واگذار شده است ولی ما در هیچ سند و هیچ جایی از پیامبر(ص) فرموده ای نداریم که مثلاً به مردم بگویند که موضوع حکومت‌داری و اقامه قسط و عدل را بر اساس رویه‌های قبلی بین خودتان انجام دهید چون که موضوع حکومت‌داری یک چیز جزئی نیست و بحث دین و دیانت وابسته به این موضوع است.

وی ادامه داد: حتی در معتبرترین کتب اهل سنت نیز این موضوع نقل نشده است که پیامبر (ص) به مردم بگویند که وظیفه شما برعهده خودتان است اما تفکر شیعه معتقد است واقعه‌ای به نام غدیر اتفاق افتاده است و پیامبر (ص) در آخرین حج خودشان در زمان برگشتن از مکه در محلی همه حج رفتگان را جمع می‌کنند و دلیل ما در رابطه با این موضوع نقل های خود اهل سنت است حتی مرحوم علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر موضوع غدیر را با مضامین مشترکش از ۱۱۰ نفر صحابه و ۸۰ نفر تابعین صحابه نقل کرده و اصرار داشته که از منابع اهل سنت نقل کند. 

وی بیان کرد: وقتی که بحث حکومت‌داری از مسیر و ریل خودش خارج شد طبیعتاً مصیبت های دیگری هم به وجود خواهد آمد و وقتی که به دنبال جایگزین‌های دیگر می رویم، می‌بینیم همان مدل جاهلیت گذشته است که پیامبر خدا(ص) همواره با این مدل حکومت داری مبارزه می‌کردند. بنابراین می‌بینیم که با فاصله گرفتن از بحث معرفی حضرت علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر(ص)، جامعه اسلامی دچار مصائب زیادی شده است.

حجت الاسلام جلیلی در بخش دیگری از سخنان خود در رابطه با اهمیت صلح امام حسن(ع) نیز اظهار کرد: این موضوع بستگی به نگاه ما به اهل‌بیت(ع) دارد بطوریکه رهبر معظم انقلاب در کتاب «انسان ۲۵۰ ساله» مطالبی را در خصوص اهل‌بیت معصومین جمع کرده‌اند یعنی ما ائمه معصومین را انسان‌هایی می‌دانیم در قالب دوازده‌گانه و همه این ائمه معصومین یک روح چندین بدن هستند و اقداماتی که این از طرف ائمه معصومین در هر مقطعی از زمان صورت می‌گیرد بر اساس آن زمان است.

وی ادامه داد: اگر این را متوجه شویم که اقدام امام حسن(ع) همان اقدام امام حسین(ع) است و یا اقدام امام صادق(ع) همان اقدامی است که امام حسن (ع) انجام داده است ، دراین‌صورت است که متوجه می‌شویم قرارداد صلح امام حسن(ع) و معاویه بر مبنای عقلانیت بوده است.

وی با اشاره به  اینکه همه تلاش  ائمه معصومین این بوده است که وجودیت شیعه را حفظ کنند، خاطرنشان کرد: این کار در برهه‌ای از زمان نیازمند تیغ شمشیر امام حسین(ع) بود و در برهه‌ای از زمان همین روح در قالب امام صادق (ع) در مسیر درس و تشریح معارف جلوه گر شد و یا در برهه‌ای از زمان که به تعداد انگشتان دست تابعی برای اهل‌بیت(ع) باقی نماند، امام سجاد(ع) همین معارف را در قالب دعا و ادعیه عنوان کرد و در بازه زمانی امام حسن مجتبی(ع) اگر بنا بر اقدام بر عدم صلح می‌بود، موجودیتی برای شیعیان باقی نمی‌ماند و این موضوع به خطر می‌افتد.

وی در پایان گفت: ما بحث توطئه‌های معاویه  را می بینیم که برخلاف یزید تظاهر به عدم پای‌بندی به اسلام نمی‌کرد و از این راه مردم را فریب داده بود لذا اگر این صلح اتفاقی نمی‌افتاد، امام حسن (ع) مورد سوءقصد قرار می‌گرفت همان طور که چندین بار این کار انجام شده بود و موجودیت امام شیعیان به خطر می‌افتاد و در این صورت زمینه‌ای برای امامان دیگر وجود نمی‌ماند لذا نگاه ما به اقدامات امامان معصوم باید بر اساس اقتضاعات زمانشان باشد امامان معصوم بر اساس اقتضای زمانشان با هدف حفظ موجودیت شیعه  اقدام کرده اند و بحث صلح امام حسن نیز بر این مبنا بوده است.