در خصوص رد طرح معیشتی توسط نمایندگان مجلس با سید حسین رضوی پور به گفت و گو پرداختیم.
*طرحی که در آن ۳۰ هزار میلیارد تومان هزینه برای حمایت معیشتی از مردم در نظر گرفته شده است. اما از چه منابعی؟
در طرح مذکور، دو منبع برای تامین این مبلغ پیشبینی شده است: ۱۵ هزار میلیارد تومان از فروش داراییهای دولت و ۱۵ هزار میلیارد تومان دیگر نیز از کاهش برخی دیگر از مصارف پیشبینی شده در طرح اصلاح یارانه بنزین.
این در حالی است که دولت تا کنون در وصول بخش زیادی از درآمدهای پیشبینی شده از هر دو منبع فوقالذکر برای دیگر مصارف پیشبینی شده در بودجه سال ۹۹، توفیق چندانی به دست نیاورده است. به بیان دیگر، این منابع درآمدی ذکر شده، در عمل محقق نخواهند شد و طرح مذکور عملاً منجر به افزایش پایه پولی و پولیسازی کسری بودجه خواهد شد.
نکته مهمتر آن که ممکن است حتی در ظاهر، منابع تأمین شده برای این مصوبه به فروش دارایی و یا اصلاح حاملهای انرژی نسبت داده شوند. ولی با توجه به سرجمع کسری بودجه دولت، قاعدتاً در عمل، دولت از تامین مالی مصارف دیگر خود از دو طریق فوقالاشاره بازخواهد ماند و برای تامین آن مصارف قطعاً دست به پولیسازی کسری بودجه خواهد زد. یعنی به هر طریق این طرح منجر به افزایش سی هزار میلیارد تومانی پولی سازی کسری بودجه خواهد شد.
*اما این پولیسازی کسری بودجه یعنی چه؟
یعنی دولت به طرق مختلف نظیر استقراض از بانک مرکزی یا برداشت از صندوق توسعه ملی و… عملاً با چاپ پول تازه، منابع مورد نیازش را تامین کند.
*اما چرا پولیسازی کسری بودجه تا این حد بد است؟
نکته اینجاست که چاپ سی هزار میلیارد تومان پول تازه در شبکه بانکی کشور، گردشی حدوداً هفت الی هشت برابری ایجاد میکند. نسبتی که از آن با عنوان «ضریب فزاینده» یاد میشود. یعنی اگر دولت ۳۰ هزار میلیارد تومان پول تازه چاپ و منتشر کند چیزی بین ۲۱۰ الی ۲۴۰ هزار میلیارد تومان بر نقدینگی کشور افزوده خواهد شد. این در حالی است که نقدینگی کشور قریب به ۳ میلیون میلیارد تومان است و رقم مذکور موجب رشد ۷ الی ۸ درصدی آن خواهد شد. با توجه به نظریههای پولی، و همچنین با درنظر گرفتن توقف رشد اقتصادی در کشور، میتوان حدس قریب به یقین زد که این میزان رشد در نقدینگی، اثر مشابهی در تورم خواهد داشت. یعنی به تنهایی ۷ الی ۸ درصد تورم فقط در اثر این کمکهای خیرخواهانه!
حالا بیایید حساب کنیم از محل این ۳۰ هزار میلیارد تومان، چه منافع و چه زیانهایی به اقشار آسیب پذیر میرسد. با توجه به نرخ ۱۸۷۵۰۰۰ تومانی درآمد سرانه به قیمتهای جاری در انتهای سال ۱۳۹۸، فارغ از باقی عوامل موثر بر تورم، تنها از محل اجرای این طرح، هزینهی سرانه مردم حدود ۱۳۱ الی ۱۵۰ هزار تومان به صورت ماهیانه افزایش خواهد یافت.
این در حالی است که اگر این سی هزار میلیارد تومان تنها برای شش ماهه دوم سال ۱۳۹۹ تخصیص یابد، سهم متوسط هر ایرانی از این مبلغ، چیزی در حدود شصت هزار تومان خواهد بود. همچنین سهم سه دهک پایینی درآمدی در این طرح، ماهیانه ۱۲۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.
نکته مهمتر آن که این سی هزار میلیارد تومان صرفاً برای سال ۱۳۹۹ در نظر گرفته شده و ادامهی این مسیر در سال آتی نیازمند شصت هزار میلیارد تومان بودجه جدید است، اما آثار تورمی این سی هزار میلیارد تومان به تنهایی آثار معیشتی ادامه این طرح در سال آتی را نیز پیشخور خواهد کرد. مجلس نیز هیچ منبع جدیدیت برای ادامه این طرح در سال آتی پیشبینی ننموده است. آنچه روشن است این مهم است که نه فروش دارایی دولت و نه درآمد ناشی از اصلاح قیمت بنزین منابع پایداری برای ادامه این طرح نخواهند بود.
*آیا نمایندگان مجلس اینها را نمیدانند؟
اجازه بدهید خوشبینانه فرض کنیم نمیدانند. چرا به توصیه متخصصانی که میدانند گوش نمیدهند و گزارش مرکز پژوهشهای مجلس را نمیخوانند و بدتر این که چرا این قدر شتابزده این طرح را تصویب میکنند؟
شاید هم تصورشان این است که منابع این طرح از محلهایی که مولد تورم نیست محقق خواهد شد، و یا شاید برخی از نمایندگان گمانشان این است که این تحلیل درباره شدت تورمی که ایجاد خواهد شد چندان دقیق نیست. در این صورت باید کمی زمان بیشتری برای بررسی طرحی به این مهمی تخصیص میدادند.
اما اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم و نه خوشبینانه، واقعیت این است که مجلس شورای اسلامی با انگیزههای سیاسی وارد این ماجرا شده است. مجلس در تلاش و تقلای مستمر برای نشان دادن وجههای نو و دلسوزانه از خود است. میکوشد به مردم نشان دهد که میخواهد امور را اصلاح کند. از سوی دیگر دولت نیز تمام راهها را بر مجلس بسته و مانع از تامین مالی طرحهای حمایتی از منابع درآمدی جدید ممکن الوصول نظیر مالیاتهای جدید شده است. چرا؟ احتمالاً چون به لحاظ سیاسی دولت نمیخواهد یک برد معیشتی و سیاسی برای مجلس حاصل شود.
فیالواقع باید گفت طرح حمایت معیشتی، یک طرح سیاسی است و نه اقتصادی. و همان قدر که طرح دولت برای افزایش حقوق کارکنان از محل تعمیم فوق العاده ویژه، مخرب و تورمزا بود، این طرح نیز آثار مشابهی خواهد داشت. لیکن با توجه به این که اغلب مردم آثار مستقیم را میبینند و نه آثار غیر مستقیم را (یا لااقل سیاستمداران ما چنین فکر میکنند) رقابتی نامعقول و سیاسی میان دولت و مجلس برای اجرای طرحهای پوپولیستی معیشتی شکل گرفته است که نتیجهی موارد مشابه آن در گذشته را میتوانید در رشد ۵٫۴ درصدی پایه پولی و رشد ۳۶ درصدی نقدینگی طی یک سال گذشته ملاحظه بفرمایید.
در پایان بر این مهم باید تاکید نمایم که ضرورت وجود حمایتهای معیشتی از اقشار آسیبپذیر در شرایط اقتصادی فعلی کشور بر هیچ کس پوشیده نیست. اما چگونگی اجرای حمایتهای معیشتی نیز اهمیت فراوانی دارد. اگر هدف از طرحهای حمایتی دولت یا مجلس حمایت از اقشار آسیبپذیر باشد لازم است تدابیر به گونهای رقم بخورند که به ضد هدف اولیه منجر نشوند.
اکنون دیگر زمانی برای آزمون و خطا نیست. همچنین در میانهی این میدان مواجهه با دشمن بیرونی، اولویت دادن به رقابتهای درونی و سیاسی، اگر نگوییم خائنانه، لااقل نابخردانه است.
Monday, 24 February , 2025