اوایل ماه قیمت دلار به یکباره روند کاهشی پیدا کرد البته این روند کاهشی فقط برای ارز بود نه برای کالای اساسی.

درصورتی که وقتی نرخ ارز افزایش پیدا کرد کالای اساسی نیز بر همان مبنا افزایش پیدا کرد اما وقتی که نرخ دلار کاهشی شد کالا اساسی همچنان روند افزایشی را ادامه داد به طور مثال قیمت مسکن، موبایل، خودرو، لبنیات و مواد شوینده در سال گذشته براساس دلار ۱۸ هزار تومانی افزایش پیدا کرد اما با کاهش نرخ ارز نه تنها از قیمتشان کاسته نشد بلکه روز به روز نیز افزایش پیدا می‌کند

در این میان سیاست‌گذاری بانک مرکزی درباره بازار ارز با سیاست‌گذاری سایر وزارتخانه‌ها متفاوت است چراکه در حال حاضر قیمت کالاها براساس ارز ۱۸ هزار تومانی محاسبه می‌شود حال آنکه نرخ دلار در بازار کاهش پیدا کرده و به ۱۱هزار تومان نزدیک شده است؛ بانک مرکزی با تزریق دلار به بازار و از بین بردن تنش‌ها -بدون توجه به قیمت سایر کالاها- تنها به دنبال کاهش نرخ دلار و قیمت طلا است.

کاهش قیمت دلار تنها در زندگی افرادی تاثیر دارد که ارز کاغذی خریداری می‌کنند مانند مسافران که مقصد سفر آنها خارج از کشور است و یا دانشجویان خارج از کشور و بر سر سفره و زندگی مردم هیچ تاثیری ندارد. در حال حاضر عرضه و تقاضا در بازار متناسب است چراکه اگر عرضه کاهش پیدا کرده، خریدار نیز با توجه به گران شدن قیمت موبایل کاهش چشمگیری داشته است.

از طرفی نظارتی بر قیمت کالاها در بازار وجود ندارد به همین دلیل نرخ کالاها با کاهش نرخ ارز کم نمی‌شود در واقع قیمت‌گذاری‌ها سلیقه‌ای است و ارز تنها عددی روی تابلوی صرافی بوده و کاهش آن بر زندگی مردم و قیمت کالاها اثری ندارد

در نهایت می توان گفت عدم نظارت از یکسو و از سوی دیگر وزارتخانه ها برای کاهش قیمت ها تلاشی نیز نمی کنند در صورتی که اگر مثل بانک مرکزی سیاستی برای کاهش قیمت کالای اساسی پیش رو می گرفتند مردم می توانستند دوباره قدرت خرید پیدا کنند.

قدرت خرید مردم با سیاست های اشتباه دولتمردان هر روز کمتر از روز قبل می شود حال باید دید روند کاهشی ارز چقدر می تواند دولتمردان را به کهش قیمت کالای اساسی راغب کند.