مشکلات اقتصادی موجود در ایران چند جانبه است. همانطور مساله تحریم ها و نقض آن ریشه های بسیار پیچیده ای دارد که پرداختن به هر بخش آن می تواند تبدیل به کتابی شود. اما مساله اصلی اینجاست که چرا قدرتمندان نمی خواهند به وفاق ملی برسند حتی اگر اوضاع هر روز وخیم تر و بدتر شود.

همه بر این اعتقاد هستند که مشکل اقتصادی بیداد می کند و درست هم می گویند. اما کمتر کسی است که از ریشه های مشکلات اقتصادی سخن بگوید!

اینکه ما چرا به کشورهایی مثل چین و روسیه و… این همه بها می دهیم در حالی که به راحتی می توانیم بفهمیم این کشور ها هر وقت پای منافع شان به میان آمده ما را ترک کردند. ما بهایی که به تولیدات چینی زمانی دادیم اگر به تولیدات داخلی مان توجه می کردیم بی شک امروز وضعیت ما خیلی بهتر از اینها بود وقتی در دولت قبلی آقای احمدی نژاد کاسب های ما اجناس بنجل چینی را کرور کرور به ایران می آوردند . کسی به فکر تولید داخلی نبود. وحالا که فهمیدیم باید به تولید داخلی بها بدهیم تولید کنندگان ما رغبتی برای تولید ندارند چرا که به راحتی قطعات تولید شده را از چین وارد می کنند و با چند کارگر ساده کار مونتاژ را انجام می دهند. این روزها کمتر تولید کننده ای را می توان قانع کرد که خط تولید راه بیاندازد مهندس و گارگر و کارمند استخدام کند دنبال مجوز برود کارخانه راه بیاندازد بازار یابی کند که در انتها کسانی براحتی بروند حتا بدون پرداخت گمرک وعوارض و… اماده همان قطعه رابیاورند و نصف قیمت تمام شده ساخت ایرانی بفروش برسانند.

جالب این است که مردم ما هم از گونه رفتار مسوولین حمایت می کنند و حاضر هستند تا کالاهای خارجی را دوبرابر قیمت خریداری کنند اما از کالای داخلی حمایت نکنندو از طرفی مردم به دنبال گرانی می روند و از گرانی حمایت می کنند تا اینکه مقابل این هجمه گرانی ایستادگی کنند. ایم هجوم مردم برای خرید کالاهای گران نشان می دهد که مردم به مسوولین مربوطه اعتماد ندارند و به اخبار فضای مجازی رفته اند تا صحبت های مسوولین، از طرفی هم مسوولین اعتماد مردم را درخصوص بازار جلب نکرده‌اند.

مردم باید با دقت همه چیز را رصد کنند بین شعارهای گرانی ها و بن بست ها تشخیص بدهند که چه بخشی از آن واقعی است و آن را دنبال کنند، در نهایت مردم باید مقابل گرانی ایستادگی کنند نه اینکه باعث گرانی شوند .