این روزها اخبار قتل های خانوادگی بیشتر از معضلات اقتصادی به کوش می رسد دیگر این قتل ها ناموسی نیست و دختران مقتول نیستند بلکه پسران نیز قربانیان خشونت های خانوادگی شده اند.

در این روزها که مردم مشکلات اقتصادی دارند حوادث تلخ برایشان به گونه ای شده است که از روی آن عبور می کنند اما سوال هایی وجود دارد چرا قاتلین بدون اینکه ناراحت باشند و عذاب وجدان داشته باشند با خنده پاسخ می دهند چرا قانون به پدر و خانواده پدری اجازه می دهد تا فرزندان قربانی خواستگاه آنان شوند مرگ برای فرزندان پایان راه است اما پدر چطور می تواند فرزندی که خود بزرگ کرده را به قتل برساند.

جنایت های خانوادی در بهت و ناباوری صورت می گیرد و این قتل ها در رسانه های داخل و خارج از ایران بازتاب زیادی داشته است در زمانی که همه به فکر قتل بابک خرمدین بودند در خراسان شمالی و رشت مادر و پدرانی فرزندان خود را قربانی کرده بودند و کسی از انها علت را نپرسید که چرا فرزندان قربانی خانواده ها می شوند.

طی این مدت ها بارها از بروز خشونت و جنون انی توسط جامعه شناسان داده شده بود و آمارها نیز در این مدت افزایش نزاع های خیابانی را نشان می داد اما در آن زمان کسی توجهی نکرد که امروزه ما شاهد قتل های خانوادگی هستیم حتی در این مدتن ادم ربایی افزایش پیدا کرده آدم ربایی به خاطر فروش اعضای بدن چرا جامعه ایران به این خشونت ها کشیده شده است.

اگر به عوامل رسیدگی نشود می توان گفت نابودی خانه و خانواده نابودی وجدان را شاهد خواهیم بود وجدانی که در این قاتلین دیده نشده است.

  • نویسنده : حسین کریمی