در حال حاضر در بسیاری از عرصهها اشتغال ناقصی داریم و متاسفانه اخباری نگرانکننده را میشنویم. واقعیت این است که بخشی از مشاغل کنونی، توان مدیریت یک خانواده را ندارند. بسیاری برای گرداندن چرخ زندگی و تامین خانواده در دو یا سه جا کار میکنند. اشاره مسئولین ایران به مقوله بیکاری و ضرورت افزایش تولید نشان میدهد که ما در وضعیت اقتصادی خوبی نیستیم. امیدواریم سیاستهایی برای افزایش اشتغال اتخاذ شود.
نرخ رشد بر اساس افزایش واقعی تولید ناخالص داخلی نسبت به سال ماقبل اندازهگیری میشود، ولی تاثیر این شاخص بر اقتصاد و به طور کلی شرایط اجتماعی یک کشور، خود را در دراز مدت نشان میدهد. رشد اقتصادی، برای یک کشور، بر افزایش تولید ناخالص داخلی در دراز مدت تکیه دارد. منظور از تولید ناخالص داخلی، به زبان ساده، ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک سال در یک کشور تولید میشود. با سر شکن کردن این متغیر بر جمعیت یک کشور، تولید داخلی سرانه به دست میآید. اگر میانگین سالانه رشد جمعیت از میانگین سالانه رشد تولید ناخالص داخلی بیشتر باشد، طبعا سطح زندگی سقوط میکند.
این به آن معنا است که برای افزایش سطح رفاه مردم، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی باید به گونهای محسوس از نرخ رشد جمعیت بیشتر باشد و، در همان حال، طی یک دوران کم و بیش طولانی تداوم یابد.تاکید بر این نکته ضرورت دارد که نرخ رشد تولید ناخالص داخلی تنها به شرط تداوم میتواند به ارتقای چشمگیر یک اقتصاد و یک جامعه بیانجامد. در یک کشور صادر کننده نفت، به دلیل افزایش اتفاقی صادرات این کالا و یا اوجگیری قیمت آن در بازار جهانی، حجم تولید ناخالص داخلی میتواند طی مدتی کوتاه به گونهای چشمگیر بالا برود. ولی به محض کاهش صادرات و یا سقوط قیمت نفت در بازار جهانی، نرخ رشد در کشور مورد نظر با همان سرعت کاهش مییابد. به بیان دیگر رشد تولید ناخالص داخلی باید سالها ادامه یابد تا جامعهای را به گونهای کیفی در مسیر بهبود متحول کند. استحکام و پایداری این تحول در اقتصادهایی تحقق مییابد که قدرت محرکه اصلی آنها درونزا باشد و از بخشهای گوناگون فعالیت (صنعت، خدمات، کشاورزی) سرچشمه بگیرد.
بخش بزرگی از رشد اقتصادی کشورها، مدیون بهبود بهره وری است. طی چهل سال گذشته حدود سی تا چهل در صد رشد اقتصادی در کشورهای پویای آسیایی از رشد بهره بروری منشا گرفته، حال آنکهاین نسبت در اقتصادی ایران زیر یک در صد بوده است. سهم عظیم بخش دولتی و سیاستهای حمایتی پر هزینه ولی بی ثمر در زمره مهمترین عوامل ضعف بهره وری در ایران اند.
در مجموع، شرایط عمومی ایران در عرصههای اقتصادی و سیاسی و حقوقی و اجتماعی زمینه مساعدی را برای رشد اقتصادی فراهم نمی آورند. رشد اقتصادی بر سرمایهگذاری تکیه دارد و سرمایه گذار محتاج فضای اعتماد است. نبود اعتماد در فضای ایران مهمترین مانع سرمایه گذاری در خدمت پیشبرد رشد اقتصادی است.
- نویسنده : مونا ربیعیان
Tuesday, 25 February , 2025