اقتصاد چه در سطح خرد و چه در سطح کلان مکانیسم یکپارچه ای است که به دنبال تامین نیاز افراد یاسازمان ها در آن سطح است.

وظیفه سیاست روغنکاری و روان‌سازی این مکانیسم است که اگر مدیران عالم و درستکار و وطن دوست در راس سیاست و اقتصاد قرار بگیرند، مکانیسم اقتصاد فارغ از عوامل تصادفی درست کار می کند.
عوامل مرتبط با اقتصاد ملی در دو سطح داخل کشور و خارج کشور قرار دارند. یکی از بزرگترین عوامل برای کارکرد درست اقتصاد، توان تکنولوژیک است که ماهیت آن اصولا بین المللی است و قطعات آن پراکندگی بین المللی دارد. خصیصه دوم تکنولوژی این است که در هرجا که تولید شود نهایتا متعلق به قدرت و سرمایه است.
کار سیاست در ارتباط با اقتصاد کامل نیست مگر این ارتباط با این دوعامل قدرت و سرمایه را در سطح جهان برای اقتصاد ملی فراهم کند.
مساله اقتصاد ایران، درگیر نوع غیر کارای سیاست ورزی حاکمان کشور است. این نوع سیاست ورزی تعامل با جهان قدرت و سرمایه را نه تنها بلد نیست بلکه با عناصر تعیین کننده آن در حالت تنش و تقابل و مساله آفرینی است و برای حفظ شرایط به وجود آمده ناشی از تقابل خود به مدیران اقتصادی خاصی مراجعه می کند که به جای طرح انتظار از سیاست و حکمران، تنها به تایید سیاست ورزی تعهد عملی داشته باشد.
لذا این مدیران منتخب به طور طبیعی از دانش کمتری برخوردار هستند زیرا در سطح دانش کم خود به تبعیت از سیاست و حکمرانان و تایید بی چون و چرای آنان روی می آورند. حالا تقدس حکمرانی هم که در کشور ما نهادینه شده است و خود داستانی است و جای خود را دارد.
سیاست که در تقابل با عناصر تعیین کننده قدرت و سرمایه قرار گرفت، مسائل اقتصاد ملی فراتر از سطح مسائل عرضه تقاضا و ادبیات فنی معمول و متعارف اقتصاد قرار می گیرد و انبوهی از عوامل غیر قابل مدیریت در اقتصاد پیدا می شود.
امروز اقتصاد ایران نیاز دارد تا در سطح سیاست و حکمرانی یک انقلاب برای ساخت و احیای رویه تعامل در جهان را تجربه کند.
با این راهبرد می توان اقتصاد ایران که دارد به ورطه تورم های سنگین فرو می رود و سپس و نتیجتا به سمت اعتراضات و شورش های کور و آنارشیستی فرو خواهد غلطید، نجات داد.

  • نویسنده : دکتر سلیمیان