بيکاري را مي توان يکي از هراس آورترين مشکلات اقتصاد يک کشور دانست و بي گمان، ريشه بسياري از معضلات اجتماعي و حتي سياسي را نيز، بايد در همين عارضه ملي جست و جو کرد.

نگاه به پديده بيکاري، ملاک مناسبي براي سنجش وضعيت ساز و کار ميان ارکان اساسي اقتصاد يک کشور است و هنگامي که نرخ بيکاري از حد خاصي فراتر مي رود، به سادگي مي توان دريافت که بخش هاي مختلف اقتصاد دچار ناکار آمدي و کارکرد نامناسب است و بدين ترتيب، راه حل اساسي و منطقي بر طرف کردن مشکل بيکاري در کشوري همچون ايران، سامان بخشيدن به وضعيت فروبسته ارکان مهم اقتصاد آن است.

مفاهیم نرخ بیکاری

محمدرضا يوسفي رباط-دانشيار دانشكده اقتصاد دانشگاه مفيد درخصوص نرخ بیکاری و مفاهیم آن به خبرنگار ما گفت: برای محاسبه نرخ اشغال و بیکاری باید با چند مفهوم آشنا شویم: جمعیت فعال: که شامل افراد بالای ۱۰ الی ۱۵ سال می‌شود که قابلیت فعالیت اقتصادی دارند؛ یا شاغلند یا بیکارند اما جویای کار هستند. نرخ مشارکت: که نسبت جمعیت فعال به جمعیت در سن کار است.  ممکن است افرادی در سن کار باشند اما به دلایلی فعالیت اقتصادی انجام ندهند مثلا مشغول تحصیل باشند یا…

نرخ بیکاری: که نسبت جمعیت بیکار به جمعیت فعال است

وی در ادامه درباره اشتغال خاط نیز بیان کرد:مفهموم اشتغال خالص: این مفهوم در حقیقت اصطلاحی است که در دهه اخیر بیشتر استفاده شده و در برابر اشتغال ناخالص قرار دارد. مثلا ممکن است در دولتی ۵۰۰ هزار اشتغال ایجاد شده باشد که این نرخ اشتغال ناخالص است، چون ممکن است همزمان با ایجاد این ۵۰۰ هزار فرصت شغلی، عده ای هم شغل خود را ازدست داده باشند. این نرخ زمانی اهمیت پیدا می کند که دولت ها با رفتارهای پوپولیستی به ارائه آمار اشتغال ناخالص بپردازند، در این هنگام اعلام نرخ اشتغال خالص این موضوع را مشخص می کند، بنابراین از مقایسه سالانه جمعیت های شاغل می‌توانیم صرف نظر از ادعای دولت ها در خصوص ایجاد فرصت های شغلی، نرخ اشتغال خالص را بدست بیاوریم.

این دانشيار دانشكده اقتصاد دانشگاه مفيد درادامه افزود: طبق آمارهای موجود برای سال ۹۹، جمعیت فعال بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس، در تابستان امسال نسبت به سال قبل ۱ میلیون و ۶۲۶ هزار نفر کاهش یافته، در حالی که افراد زیادی وارد بازار کار می شوند و افراد زیادی هم در سن کار قرار می‌گیرند باید دید چرا جمعیت فعال به این میزان کاهش یافته؟

کاهش جمعیت فعال پیام مهمی برای سیاستگذاران

وی در ادامه درباره جمعیت فعال در کشور نیز اظهارداشت: کاهش جمعیت فعال این معنی را می دهد که این تعداد افراد در کشور از یافتن شغل ناامید شدند و دیگر جویای کار نیستند. مثلا فردی که دیپلم خود را گرفته و سربازی هم رفته، اما چون شغلی نیافته به ادامه تحصیل پرداخته‌است. بنابراین کاهش جمعیت فعال پیام مهمی برای سیاستگذار دارد.

محمدرضا یوسفی رباط در ادامه افزود: از سویی دیگر، نسبت و ترکیب سنی و جنسی نیز شاخص هایی هستند که دلالتهای مهمی دارند. بخش عمده ای از کسانی که از جستجوی کار نا امید شده و دیگر به دنبال کار نیستند، زنان تحصیلکرده هستند که نتوانسته اند در بازار کار شغلی پیدا کنند.  نرخ بیکاری زنان بین ۱۵ تا ۲۴ سال حدود ۳۶٫۱ درصد است که نرخ بالایی است. این رقم برای مردان ۲۳ درصد است.

این دانشيار دانشكده اقتصاد دانشگاه مفيد درباره نرخ مشارکت جمعیتی نیز افزود: اینکه نرخ مشارکت نسبت به سال قبل کاهش یافته نیاز به توجه جدی دارد چرا که این نرخ، نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت در سن کار است. این رقم ۴۲ بود که چون نرخ جمعیت در سن کار کاهش یافته، نرخ مشارکت اقتصادی هم کاهش یافته و از طرفی تعداد شاغلان هم نسبت به سال قبل یک میلیون و ۲۰۹ هزار نفر کاهش یافته که بیشتر آن ها را شغل های خدماتی تشکیل می‌دهند. از طرفی دیگر حدود دو سوم این افراد که شغل خود را از دست داده اند، زنان هستند که انگیزه ای هم برای جست و جوی کار ندارند یا به سراغ مشاغل غیر رسمی و پاره وقت رفته اند. از آنجا که جمعیت فعال افراد شاغل و بیکارِ در جست و جوی کار کاهش یافته، در محاسبات تابستان امسال نیز ۴۱۷ هزار نفر از تعداد بیکاران کم شده در حالی که دلیل آن، خروج ۱ میلیون و ۶۲۶ هزار نفر از جمعیت فعال است.

افزایش نرخ بیکاری نتیجه اشتباه سیاست های اقتصادی

وی درباره راهکار کاهش نرخ بیکاری نیزبیان کرد: بنابراین این تلقی که کاهش نرخ بیکاری نتیجه سیاست های اقتصادی است، درست نیست بلکه به دلیل کاهش جمعیت فعال،  این نسبت کم شده‌ و در واقع مساله هشدار دهنده است و نمی توان برداشت مثبتی نسبت به آن داشت.  همچنین ترکیب سنی نشان می دهد نرخ بیکاری در جوانان بیش‌تر است. یعنی اگر در تابستان امسال نرخ بیکاری کل ۹٫۵ درصد بوده، نرخ بیکاری جوانان در سن ۱۵ تا ۲۴ سالگی ۲۳ درصد  است و این یعنی سن نیروی کار کشور نسبتا بالاست.  نرخ بالای بیکاری زنان نیز هم می تواند طبیعی باشد و هم خطرناک. اگر ترکیب نرخ بیکاری زنان به نفع زنان متاهل باشد، در صورت دارا بودن همسر شاغل، در شرایط رکودی چندان نگران کننده نیست‌ اما مساله نگران کننده آنجاست که این زنان بیکار شده، خود به دلایلی مثل طلاق و… سرپرست خانوارباشند، در این صورت بیکاری آنان به معنای گستره فقر در جامعه بوده و می تواند پیامدهای منفی اخلاقی به دنبال داشته باشد. ترکیب مهم دیگر ترکیب به لحاظ مدرک تحصیلی است. نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی به نسبت بالاتر از سایر گروه‌هاست و این حاوی چند پیام و مساله حاد برای آینده کشور دارد.

محمدرضا یوسفی رباط درباره فضای کنونی کار نیز گفت: فضای اقتصادی کنونی معلول مجموعه ای از اتفاقات است، تحریم هایی که اقتصاد را در حالت معلق بی ثباتی قرار داده و در نتیجه سرمایه گذاری کاهش یافته، رشد نرخ تورم و انتظارات تورمی نیز بر بی ثباتی و کاهش سرمایه گذاری موثر هستند. فضای نامناسب کسب و کار و ضعف نظام تامین مالی نیز موجب تداوم این وضعیت است که می تواند آسیب ها و بی ثباتی های اجتماعی و سیاسی را بدنبال داشته باشد.  بنابراین ضروری است که سیاست های اقتصادی کشور در مسیر بهبود فضای کسب و کار، اشتغالزایی، ثبات اقتصادی و ارتقاء نظام تامین مالی گام بردارد.