حدود 6 ماهی به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی مانده و بحث هایی حول بررسی عملکرد جریان های سیاسی کشور و حدس و گمان در مورد کاندیدای دولت سیزدهم آغاز شده است؛ اخیراً کمتر روزی به پایان می رسد که فعال سیاسی، نماینده مجلسی یا هر شخصی که نظری در عرصه سیاست دارد، در مورد انتخابات دوره بعد اظهار نظر نکند.

دولت باید به وظایفش درست عمل کند

حجت الاسلام محمدرضا یوسفی رباط در خصوص برنامه کاندیدهای ایران برای ریاست جمهوری به خبرنگار ما گفت: در کشورهایی که دارای نظام حزبی هستند برنامه کاندیداها توسط کمیته های حزب نوشته می شود. معمولا اصول کلی اقتصادی و سیاسی حزب مشخص است و اعضای کمیته که معمولا متخصص آن رشته هستند ضمن عمل به وظیفه دولت سایه و نقد دولت حاکم,  دارای برنامه های مشخص در آن حوزه می باشند لذا به هنگام پیروزی در انتخابات, معمولا می دانند که چه سیاست هایی را باید عمل کنند.

وی در ادامه افزود:در نظام های فاقد احزاب, کاندیداها معمولا نقاد وضع موجود هستند و فاقد بصیرت و درک دقیق نسبت به آنچه باید رخ دهد. لذا  کلیاتی بیشتر برای گفتن ندارند. آنان به محض به دست گرفتن قدرت در دولت, در دور اول نه برنامه معین دارند و نه اعضای از قبل تعیین شده کابینه. لذا پس از مدتی اختلافات, خود را آشکار می کند.

اعتماد مردم را خدشه دار نکند

عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید درخصوص  مسائل اقتصادی که نیاز به برنامه دارد اظهارداشت: کاندیداها در ابتدای امر تصویر دقیقی از مسائل پیش رو ندارند و از طرفی در حالت شعف دستیابی به قدرت تا مدتی هنوز  شعار می دهند اما بعد از مدتی یک به یک مشکلات خود را نشان می دهد و آنان باید پاسخگو باشند اما به واقع چیزی جز کلیات در چنته ندارند چون انتخاب اعضای کابینه به صورت محفلی مورد اعتماد رئیس منتخب و نه موازین علمی انتخاب میشود لذا به زودی اختلاف در درون دولت آشکار می شود. حل این اختلافات در چارچوب علمی نیز صورت نمی گیرد.  بلکه بر اساس صلاحدید رئیس دولت حل و فصل می گردد.

وی در ادامه درباره انتخابات ایران بیان کرد: تاریخ انتخابات ایران پر از این موارد است. شاید تنها مورد استثنا مرحوم آقای هاشمی باشد. در دولت آقای خاتمی اختلاف بین مرحوم نوربخش و دکتر نمازی در نهایت منجر به حذف وزیر اقتصاد شد در دولت آقای احمدی نژاد به حذف رهبر, دانش جعفری منجر شد و شعار حل فقر و بیکاری تا فلان سال داده میشد. در دولت آقای روحانی نیز همین داستان تکرار شد. شعار حل مشکل در صد روز داده شد بعد دیدند شدنی نیست گفتند منظور, گزارش در صد روز بوده است. بعد از ماهها وزیر اقتصاد اعلام کرد که تازه ابعاد مشکلات برای ما روشن می شود. در این دولت هم به مانند دولت های قبل اختلاف در دیدگاههای اقتصادی  وجود داشت و در نهایت در مواردی نه با موازین علمی که با کدخدامنشی رئیس جمهور امور حل و فصل می شد. وزیر اقتصاد و مشاور اقتصادی رئیس جمهور کنار رفتند.

این عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه مفید درباره هویت شناسی نیز اظهراداشت: نمایندگان فعلی نیز بیشتر هویتی سلبی دارند و به طور ایجابی فاقد برنامه معین هستند. لذا سخنانشان را در چارچوب شعف دستیابی به موقعیت جدید باید تحلیل کرد. تا اینکه به مرور از موقعیت اپوزسیونی خارج شده, خود را در موقعیتی جدید احساس کنند.

دولت بعدی به فکر ریشه کنی فقر باشد حجت الاسلام محمدرضا یوسفی رباط درپایان خواست کاندیداتورها برنامه ای  برای ریشه کن رکردن فقر و نابرابری بیان کرد: به نظر می رسد تقویت نظام حزبی و اقتضائات آن امری ضروری است. شرایط کشور بستر مناسب برای رشد حزبی نیست.  گروههایی که امروز در ایران عنوان حزب را یدک می کشند نوعا فاقد ساختار حزبی هستند و بیشتر به محلی برای  گعده های منظم شبیه بوده که در ایام انتخابات فعال می شوند. لذا در طول چهار سال موضع گیریی در امور مهمی مانند فقر, نابرابری, محیط زیست, برنامه های ۵ ساله و یا بودجه و امثال آن   از اینان مشاهده نمی شود.