در شش ماه گذشته تنها اخباری که انتشار پیدا کرده بود اخبار منفی منتشر شده است اما در این مدت یک روز هم نشده که اخبار مثبت داشته باشیم از صف های مرغ در وضعیت قرمز کرونایی تا این اواخر که قطعی برق موجب مرگ آدم هایی زیر دستگاه های بیمارستان شده است.

دولت در این چند ماه نه تنها کاری را برای این مردم انجام نداده است بلکه روز به روز باری بر دوش آنها نهاده است. کارشناسان معتقد هستند که برجام می توانست کمکی باشد تا مشکلات اقتصادی برطرف شود اما این مشکلات تنها با برجام قابل حل نخواهد بود چرا که ما خود تحریمی هایی داریم که برای موفق بودن باید اول این خود تحریمی ها حل شود.

مشکلات مرغ به کجا رسید؟!

در این مدت ۶ ماه که کشور با کمبود مرغ مواجه بود دولت ۶ ماه فرصت داشت تا به مشکلات بخش دام و طیور رسیدگی کند تا این مشکل برطف شود اما ویدیوهایی که در این مدت منتشر شد کشتن جوجه های یک روزه بود که به گرانی و کمبود مرغ دامن میزد این کشتن ها به دلیل این بود که دامدار نمی توانست غذای مرغ ها را تامین کند بنابراین انها را در همان یک روزگی به کام مرگ میبرد اما با دولتمردان دست روی دست گذاشتند و کاری نکردند در صورتی که نهاده های دامی در گمرک در حال نابودی بود اما باز هم حاضر نشد دستور دهد تا نهاده های دامی با قیمت ارز دولتی به دست مصرف کننده برسد و این امر باعث شد تا بعداز شش ماه دوباره صف های مرغ با کد ملی اغاز شود.

ایران قطب واکسن آسیا هم نشد چه برسد به جهان!

از سوی دیگر درخصوص کرونا دولت حتی نتوانست این بیماری را کنترل کند و هر روز وضعیت وخیم و وخیم تر شده است در این شش ماه اخبار مثبتی درباره کرونا حتی به گوش هم نرسید مردم روز به روز داغدار می شدند دولت حتی برای واردات واکسن اجازه به بخش خصوصی نداد و از طرفی رسانه ها هم مخفی کاری کردند و این امر باعث شد تا دولت به ۷ شرکت اجاره ساخت واکسن کرونا را بدهد اما دریغ از اینکه این ۷ شرکت یک دز واکسن به مردم تزریق کنند چرا واردات واکسن از سوی بخش خصوصی منتفی شد چرا کسی حتی پاسخ درستی در این خصوص به مردم نداد مردم هم به دلیل اینکه مشکلات داشتند حتی یکبار پیگیر این واکسیناسیون لاکپشتی نشدند و روز به روز وضعیت وخیم شد تا جایی که سیستان و بلوچستان از قرمزی به سیاهی رسید در صورتی که مسوولین حدود یک ماه پیش در خصوص این شهر هشدار می داند اما مگر کار مسوولین هشدار دادن است مگر آنها خبرنگار هستند که فقط هشدار می دهند هشدارهایی از جنس مرگ.

قطعی برق نداشتیم که ان هم حاصل شد

از طرف دیگر در سه ماه اول سال مردم با قطعی برق و اب مواجه شدند و جنگل های کشور روز به روز در آتش می سوزند اما کسی کار نمی کند تالاب ها به لجنزار تبدیل می شود اما باز مسوولین نگاه می کنند و کاری نمی کنند طبق مشکلات قبلی باز هشدار می دهند که کم آبی داریم برق قطع خواهد شد حتی قطعی برق هم طبق برنامه اعلام شده صورت نمی گیرد برنامه یک چیز را اعلام می کند مسولین کار دیگری می کنند در قطعی برق صنعتگران بیشترین ضرر را می بینند اگر مردم وسایل خانه اشان با مشکل رو به رو خواهد شد صنعتگران صنعتشان نابود می شود چرا که اگر برق مناطل دو ساعت می رود برق کارگاه های صنعتی ۴ ساعت قطع می شود و این باعث می شود تا صنعتگران تعدیل نیرو کنند و کارگران از کار بیکار شوند چرا که هزینه های درآمدی با خرج انها همخوانی ندارد بنابراین مجبور می شوند تا کارگران را اخراج کنند و این یعنی بیکاری گستره فقر گسترده این فقر گستره باعث ایجاد آسیب های اجتماعی می شود و آسیب اجتماعی می تواند منجر به افزایش دزدی، رسپی گری و… شود چرا که مردم برای اینکه درآمد داشته باشند دست به هرکاری خواهند زد از قتل گرفته تا غارت زندگی های یکدیگر.

وعده های بی عمل ادامه دارد؟

در این مدت فکر کنم مسوولین دولتمردان خبرخوشی برای مردم نداشتند جز اینکه وعده هایی بدهند که سرموعد ان آن وعده ها را نیز به ماه های بعد موکول کنند از وعده خودکفایی در واکسن کرونا گرفته تا وعده درست شدن مشکلات اقتصاد یا جلوی بسته شدن تولید در کشور گرفته شود همه وعده هایی بود که در این مدت شنیده ایم شعارهایی بی عمل بیش نبود.