هدف از شفافیت لو دادن همدیگر نیست مساله اصلی و مهم هم همینجاست قبل از هر تصمیمی باید دولت نسبت به اقدامی که انجام می دهد بطور شفاف در فضای دیجیتال آن را مطرح کند مثلا در مورد همین ارزهای 4200 تومانی اگر قبل از تخصیص این ارزها موارد تخصیص داده شده مشخص بشود مردم وکارشناسان قبل از وقوع حادثه می توانند جلوی کار را بگیرند نه اینکه بعد از تخصیص ووارد شدن اجناس غلط حالا بیاییم نام افراد را لو بدهیم این مشکلی راحل نمی کند. به نظر می رسد تا دولت ما به شفافیت در اجرا نرسد وتا مردم را در جریان امورات قرار ندهد نمی تواند از مردم انتظار همراهی داشته باشد. چه بسا اگر مردم در جریان امور قرار بگیرند حتی سخت ترین شرایط را تحمل می کنند چرا که هدف را می دانند.

شفافیت، پاسخگویی و مشارکت؛ ارکان اصلی تحقق حکمرانی هستند. حکمران مدرن علاوه بر شفاف بودن، باید نسبت به آنچه حاصل شفافیت است، پاسخگو باشد و امکان مشارکت مردم در اداره و حکمرانی مبتنی بر نظام شفافیت و پاسخگویی را فراهم کند. این سه جدا از هم نیستند. پاسخگویی در حکمرانی وقتی محقق می‌شود که در انجام این اقدام فضایی ایجاد شود که ذی‌نفعان بتوانند درباره تخصیص این امتیازات مشارکت کنند و نظر دهند. برای مثال اگر این امتیاز اعطای ارز بوده، این ارز به کدام کالا تخصیص پیدا کند و طی چه فرآیند شفافی به مصرف برسد. این سه رکن به موازات یکدیگر موتور حکمرانی باز را جلو می‌برند.

به عبارتی دیگر حکمرانی خوب مفهومی است مشتمل بر معیارها و استانداردها، رویه ها و اصول حکومتداری که دولتها از طریق آن امور عمومی را به انجام می رسانند، منابع عمومی را اداره می کنند و حقوق بشر را تضمین می نمایند. از ارکان مهم حکمرانی خوب می توان شفافیت، مسوولیت، پاسخگویی، مشارکت، حاکمیت قانون و انعطاف پذیری دولت را نام برد. حکمرانی خوب نسبت نزدیکی با مردم سالاری و فرآیندهای دمکراتیک دارد و به سخن بهتر، مجموعه ای از معیارها و شاخصه های کاربردی نظام های سیاسی دمکراتیک در ابعاد فرآیندی، ساختاری و ماهوی است.در عرصه ی حکمرانی خوب، شفافیت به مفهوم آشکار بودن اطلاعات دولتی و حق دسترسی و آگاهی شهروندان از آن اطلاعات است. در واقع، یکی از اصول حاکم بر حکمرانی خوب اصل شفافیت است، بر این اصل تمام تصمیمات متاثر می شوند. شفافیت به عنوان ابزار پاسخگویی مقامات، مانع فساد و از عوامل پیشرفت و توسعه است. شفاف سازی قوانین و تقویت و توسعه چارچوب های حقوقی و اخلاقی حاکم می تواند به عنوان عامل موثر در جلوگیری از فساد و در نتیجه ایجاد اعتماد عمومی به نظام حقوقی و رشد و توسعه شود.  کاهش فساد و سوء استفاده از موقعیت به منظور کسب منافع فردی یا جناحی، و اطلاع قانونمند مردم از فرایندهای تصمیم‌گیری است. حق دسترسی به اطلاعات در بسیاری از کشورها به صورت رسمی پذیرفته و در قوانین آنها درج شده است. گاه نیز این حق چنان بدیهی شمرده شده که نیازی به ذکر آن در قوانین دیده نشده است. این حق، استثنائاتی مانند رعایت منافع ملی می‌پذیرد ولی اینگونه استثناها را باید به شکلی تفسیر کرد تا به تعرض به حقوق شهروندان منجر نشود.

در برخی موارد یک نهاد می‌آید و نام و مشخصات کسانی که یک امتیازی از دولت گرفته‌اند را منتشر می‌کند. بعد از انتشار فهرست، گام دوم این است که آثار اعطای این امتیازها چه بوده است؟ آیا هدف از اعطای این امتیازات محقق شده است؟ و در نهایت آیا با انتشار کمکی به بهبود شیوه تصمیم‌گیری شده است. نه واقعا هیچ کمکی نمی کند. مردم در قرن حاضر که فضای مجازی فاصله مسوولان را با مردم کم کرده انتظار دارند آنها رابطه مستقیم با مردم برقرار کنند.

  • نویسنده : مونا ربیعیان