ایران در یکی از حساس ترین دوره های تاریخی خود به سر می برد. فشارهای بیرونی, کرونا, مشکلات بی شمار داخلی, نحوه بر سر کار آمدن دولت کنونی, افول شدید سرمایه اجتماعی, از هم گسبختگی درونی حاکمیت و ... همه و همه نشان می دهند که روزهای سختی پیش روی دولت جدید است.

از آنجا که فشار شدید اقتصادی آستانه تحمل مردم را بسیار کم کرده است و این نارضایتی عمومی را می توان به آسانی در فضای حقیقی و مجازی مشاهده کرد, چنانچه مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری با نرخ مشارکت ۴۸ درصدی مردم, مقام دومی آرای باطله دارای پیامی روشن است که نباید در لوای تعارفاتی مانند حضور حماسی, با عظمت, نشانه مردمسالاری دینی و امثال آن نادیده گرفته شده و پیام جامعه را نشنید. لذا این دولت در موقعیت خطیر تاریخی قرار گرفته که لغزش کوچک آن, جریمه ای سنگین برای نظام خواهد داشت.

در چند یادداشت پیشین بیان کردم که برای مواجهه با این نابسامانی ها, دولت باید دارای برنامه مدون و تیم اقتصادی هماهنگی باشد و این در حالی است که در اکثر دوره های پیشین این امر رخ نداده است. اما در شرایط حساس کنونی این مسئله خسارت بارتر از گذشته است. در همان یادداشت ها دلایل آن را توضیح داده ام. فقدان نظام احزاب مستقل و قوی, نگاه کاریکاتوری به دمکراسی, تداخل وظایف سازمان های مدیریت, وزارت اقتصادی, بانک مرکزی. و همچنین تاثیرگذاری تصمیمات یک سازمان بر تصمیمات دیگر سازمان های اقتصادی به همراه روحیات و خصلتهای فردی هر وزیر و رئیس, زمینه بسیار مستعدی برای ناهماهنگی اقتصادی ایجاد کرده و خواهد کرد.

با توجه به نکات یاشده, برای کاهش تنشهای قریب الوقوع, تیم اقتصادی نیازمند مدیریت واحد, هماهنگ و قوی است. و یا به زبان ادبیات نظامی. مانند قرارگاه, فرمانده, گروه جهادی, پدافند و غیره که مدتی است به ادبیات سیاسی کشور وارد شده است و جناب رئیس جمهور هم از آن بهره می برند,  دولت نیازمند فرماندهی اقتصادی واحدی با تیم مشاوران اقتصادی آگاه و توانمند است. کاری که ساده نیست ولی ضروری است. امری که بر اساس منابع نیمه موثق و غیرموثق استشمام نمی شود. امیدوارم هوشیار عمل شود.

  • نویسنده : دكتر يوسفي ؛ دانشيار دانشگاه مفيد