بطور کلی در ایران فعالیت‌های نامولد مستغلاتی با نرخ سود میانگین ۶۰ درصد سالانه و فعالیت‌های ربوی با نرخ سود بالاتر از ۲۰ درصد در سال کاملا در برابر تولیدند و اجازه حرکت وجه نقد از بخش‌های دیگر اقتصاد را به صنعت نمیدهند و فی الواقع بخش بزرگی از اقتصاد کشور ما از بخش نامولدی تشکیل شده که از سود‌های به شدت بالایی بر خوردار است و اجازه تحرک بخش‌های کشاورزی و تولید را هم نمیدهد. نکته دوم و ساده اندیشی دوم که نباید دچار آن شد اینست که ما نباید وضعیت فعلی خود را با وضعیت کنونی کشور‌های توسعه یافته مقایسه کنیم که شاید اکنون بخش بزرگ اقتصاد کشور‌های توسعه یافته خدمات (البته خدمات در روند و کمک به تولید) باشد، ولی در زمان توسعه به هیچ وجه این گونه نبودند و اکثر کشور‌های توسعه یافته خصوصا اقتصاد‌های شرق آسیا (کره جنوبی، ژاپن و...) در زمان توسعه بیشترین فشار نقدینگی و سرمایه‌ای خود را بر بخش صنعت گذاشته بودند.

کشورهای غیر مولد معمولا کشورهایی هستند که از نظر منابع معدنی وبخصوص نفتی غنی هستند اما بدلیل اینکه سالها مستعمره کشورهای صنعتی بوده اند اجازه رشد صنعتی به انها داده نشده است. امروز هم مشاهده می کنیم که ابرقدرتهای جهانی از هر وسیله ای استفاده می کنند تا این کشورها بفکر استفاده از امکانات موجود خود نیافتند. حال به توسل فیلم هایی که می سازند یا کتابهایی که منتشر می کنند جوان جهان سوم راغرق در رویای یک شبه پولدار شدن می کنند در حالی که جوان های خودشان را به تولید تشویق می کنند.

بحث فرار سرمایه بخصوص در کشور های عقب مانده یک بحث جدی است. جدیت این مسئله بیشتر ناشی از آن است که این کشور ها همیشه با کمبود جدی سرمایه مواجه است. رفاه اجتماعی که یکی از اهداف اساسی ومهم هر سیاست اقتصادی است  مربوط به امکانات دسترسی افراد یک جامعه به تولیدات وخدمات می باشد. هر قدر افراد یک جامعه به تولیدات و خدمات بیشتر دسترسی داشته باشد به همان اندازه رفاه اجتماعی بیشتر ی خواهند داشت.

میل شدید مدیران دولتی به واردات و به دنبال آن سنگ اندازی های متعدد بر سر راه تولید کنندگان داخلی امری عادی است چرا که عملا مدیران دولتی به ساخت داخلی توجهی نمی کننداز سویی هر روز شاهد تعطیلی کارخانه های تولیدی در داخل کشور هستیم که هر کدام بعلت مشکلات اقتصادی و یا رقابت کارخانه های دولتی مشابه به ورطه تعطیلی کشیده می شوند واز سویی دیگر شاهد شعارهای حمایت از تولید داخلی هستیم این تضاد امروز ما را به جایی رسانده که برخی از تولید کنندگان خود به واردات کالا روی آورده اند. بسته بندی ضعیف و تبلیغات ضعیف تر تلویزیونی و بیل بورد ها باعث شده مردم از تولیدات داخلی روی گردان شوند. از سویی دیگر تبلیغات گسترده تولیدات خارجی باعث شده مردم از هر جنس خارجی استفاده کنند.برندهایی که تنها نام برند را یدک می کشند و در واقع ساختار تقلبی درونی شان پس از مدتی برای مصرف کنندگان هویدا می شود. امروز برخی شهروندان حاضرند جنس قاچاق بدون ضمانت خارجی را خریداری کنند ولی به سمت تولیدات داخلی با ضمانت حتی نگاه هم نمی کنند.

اینها درد جامعه ماست و در واقع مشکل اصلی بیکاری و ورشکستگی کارخانه های داخلی است. وقتی سلیبریتی ها و مسولان خودمان اشکارا از برندهای خارجی استفاده می کنند و در ودیوار شهرپر ازتبلیغات خارجی است چگونه از مردم انتظار می توان داشت که از تولیدات داخلی استفاده کنند. وقتی چین انواع واقسام خودروهای بی کیفیت خود را در بازارهای ایران  تست وآزمایش می کند چگونه می توانیم به آینده خودرو سازی کشور امیدوار باشیم.

  • نویسنده : حسین کریمی؛ مدیرمسوول