نرخ فرزندآوری که باروری خوانده می شود بیان کننده روند رشد جمعیت یک کشور است. نرخ جایگزینی باروری در جوامع پیشرفته 2.1 است دو نفر جایگزین والدین و یک دهم هم متناسب با نرخ مرگ و میر در جامعه تا جمعیت آینده به اندازه جمعیت فعلی باشد. متوسط نرخ جایگزینی جهانی 2.3 است. و برای کشورهای فقیر بالاتر است.

نرخ باروری در ایران طبق مطالعه مرکز آمار ایران برای سال ۹۵, ۲٫۱ و برای سال ۹۶, ۲٫۰۹, برای سال ۹۷, ۱٫۹۵ و در نهایت برای سال ۹۸ نیز ۱٫۷۴ و در سال ۹۹ نیز ۱٫۷  بوده است. بنابراین شاهد روندی کاهشی و نگران کننده در کشور هستیم. اگر ترکیب سنی باروری نیز دیده شود وضعیت نگران کننده تر است. برخی مقامات کشوری سالهاست به طور دائم از این وضعیت اظهار نگرانی می کنند برخی نیز تصور می کنند که با وعظ و خطابه و حتی بیان پیامدهای منفی پیری جمعیت, می توان مردم را  تشویق به این امر کرد. در حالی که پدیده های اجتماعی حاصل یک روند اجتماعی و محصول سیاستگذاریهاست. و برای مواجهه با این پدیده, نیاز به بهره گیری از مشاوره های جامعه شناسان, اقتصاددانان و دیگر رشته های مرتبط است.

دلایل تغییر روند جمعیتی متعدد است. از جمله اینکه در جهان قدیم, فرزند از کودکی در امر دامداری, کشاورزی یاری رسان خانواده بوده و عامل تولیدی محسوب می شد. پس از بزرگسالی نیز پشتوانه خانواده در منازعات بود و در زمان کهنسالی والدین, وظیفه نگهداری از والدین را انجام می داد. اما اکنون فرزند تا بزرگسالی صرفا هزینه محسوب شده, باید مورد حمایت والدین قرار گیرد به عبارتی فرزند از یک کالای سرمایه ای و دارایی تغییر نقش داده و به کالای مصرفی تبدیل شده است. در کنار این عامل اقتصادی, به تغییر نگرش نسل جدید و رشد فردگرایی افراطی در میان این نسل باید اشاره کرد. برای بسیاری از آنان فرزند نه یک نعمت الهی که مزاحم آرامش زندگی و مانعی در برابر لذت از زندگی تلقی می شود. این امر در دنیای غرب وجود دارد و در نسل جوان ایرانی نیز در حال رشد است. لذا انگیره فرزندآوری نسبت به گذشته کمتر شده است. به عبارت دیگر مطلوبیت نسل جدید با نسل گذشته متفاوت است.

عامل موثر دیگر محدودیت درآمدی است. عواملی مانند نرخ بیکاری, فقر, عدم امنیت شغلی, نااطمینانی نسبت به آینده, بی ثباتی اقتصادی و … از جمله عوامل مهم در تصمیم گیری برای ازدواج و یا باروری است. در نتیجه, افزایش هزینه زندگی مشترک و یا فرزندآوری موجب کاهش تمایل به ازدواج و فرزندآوری شده است. کافی است نرخهای تورم و اقلام هزینه ای بچه را در نظر بگیریم متوجه کاهش دلایل تمایل به فرزندآوری خواهیم شد.

با توجه به تغییر نگاه نسل جدید, تغییر نقش فرزند در زندگی والدین, بی ثباتی اقتصادی, رکود تورمی و مانند آن طبیعی است که تمایل به ازدواج و فرزندآوری کاهش یافته و جوانان با نگرش یادشده به دنبال یافتن راههای جانشین ازدواج بدون تعهدات لازم خواهند رفت امری که نرخ آن در حال فزونی است.

بنابراین واقعیت موجود محصول ورود به دنیای جدید, نظام سیاسی با دسترسی محدود و ناکارآمد,  سیاست های خارجی بدون تناسب با توانمندی اقتصاد کشور و در نتیجه رکود تورمی شدید, فقدان سیاست فرهنگی مناسب و… است. و راه حل نیز اصلاح روند موجود است.

 حال با توجه به نکات یادشده, مقامات تشویق به فرزندآوری کرده که تمامی هزینه های آن توسط خانوار باید تامین شود و حاکمیت در این راستا هیچ تعهدی بر عهده نمی گیرد این یعنی مسئولیت گریزی. متولیان و مقامات باید نقش و مسئولیت خود را در به وجود آوردن چنین وضعیتی بپذیرند و به جای پیشنهادهای مبتنی بر ساده انگاری به اصلاح سیاست های خود بپردازند این امر قطعا بر روند رشد جمعیت موثر خواهد بود.

  • نویسنده : دكتر يوسفي ؛ دانشيار دانشگاه مفيد و مدرس درس خارج حوزه علميه قم