بانک به عنوان یک اختراع بشر در نگاه خرد همانند یک بنگاه عمل می کند که باید به انضباط مالی و سود و منفعت خود توجه کند . و از نظر کلان یک نهاد اجتماعی می باشد . که باید با ارائه کارکرد صحیح در پیشرفت و توسعه اقتصاد ایفای نقش کند . در عین […]


بانک به عنوان یک اختراع بشر در نگاه خرد همانند یک بنگاه عمل می کند که باید به انضباط مالی و سود و منفعت خود توجه کند . و از نظر کلان یک نهاد اجتماعی می باشد . که باید با ارائه کارکرد صحیح در پیشرفت و توسعه اقتصاد ایفای نقش کند . در عین حال اگر کارکردش بر جزئی نگری و سودآوری و سودجویی باشد باعق تسریع در ضعف بنیه تولیدی کشور و اختلالات اقتصادی می شود. که باعث عدم تعادل در اقتصاد میشود.
عملکرد نظام بانکی در کشور به خصوص در ۴ دهه گذشته مطلوب نیست . در ایران بخش های نامولد مزاحم بسیار گسترده است و دست های منفعت طلب در اقتصاد فعال است . فعالیت های تولیدی در اقتصاد ایران مغلوب دلالی و سوداگری و بخش های نامولد است . بانک مرکزی به عنوان راس بخش پولی اقتصاد کشور تحت سلطه حکومت و دولت و عوامل ذی نفع می باشد. در مورد خصوصی کردن بانک ها نیز می توان گفت که بخش خصوصی واقعی به صحنه بانکداری واقعی وارد نشده است‌ ‌ بلکه وابسته به دولت و نهاد های شبه دولتی می باشد. که نه تنها آسیب های جدی به اقتصاد وارد می کند بلکه فضای عمومی جامعه را نیز محدود کرده است . در هیچ جای دنیا عملکرد بانک های خصوصی اینگونه نیست که تحت سلطه دولت و حکومت باشد و فقط سوادگری و سودجویی را به دنبال داشته باشد . بانک مرکزی باید از رانت جویی و انحصار طلبی عوامل سودجو در درون حکومت رها شود. و به بهبود و ارتقاء متغیرهای رشد و توسعه توجه داشته باشد .
بانک به عنوان یک اختراع بشر در نگاه خرد همانند یک بنگاه عمل می کند که باید به انضباط مالی و سود و منفعت خود توجه کند . و از نظر کلان یک نهاد اجتماعی می باشد . که باید با ارائه کارکرد صحیح در پیشرفت و توسعه اقتصاد ایفای نقش کند . در عین حال اگر کارکردش بر جزئی نگری و سودآوری و سودجویی باشد باعق تسریع در ضعف بنیه تولیدی کشور و اختلالات اقتصادی می شود. که باعث عدم تعادل در اقتصاد میشود.
عملکرد نظام بانکی در کشور به خصوص در ۴ دهه گذشته مطلوب نیست . در ایران بخش های نامولد مزاحم بسیار گسترده است و دست های منفعت طلب در اقتصاد فعال است . فعالیت های تولیدی در اقتصاد ایران مغلوب دلالی و سوداگری و بخش های نامولد است . بانک مرکزی به عنوان راس بخش پولی اقتصاد کشور تحت سلطه حکومت و دولت و عوامل ذی نفع می باشد. در مورد خصوصی کردن بانک ها نیز می توان گفت که بخش خصوصی واقعی به صحنه بانکداری واقعی وارد نشده است‌ ‌ بلکه وابسته به دولت و نهاد های شبه دولتی می باشد. که نه تنها آسیب های جدی به اقتصاد وارد می کند بلکه فضای عمومی جامعه را نیز محدود کرده است . در هیچ جای دنیا عملکرد بانک های خصوصی اینگونه نیست که تحت سلطه دولت و حکومت باشد و فقط سوادگری و سودجویی را به دنبال داشته باشد . بانک مرکزی باید از رانت جویی و انحصار طلبی عوامل سودجو در درون حکومت رها شود. و به بهبود و ارتقاء متغیرهای رشد و توسعه توجه داشته باشد

  • نویسنده : مهندس عبدالله زمانی تونی