درحال حاضر وضعیت اقتصاد کشور به مانند سایر بخش ها دچار سیاست زدگی محض شده است و از سیاست بیش از اقتصاد تاثیر می پذیرد و نشانه های بارز آن در بحث تصویب بودجه،تصویب قوانین مربوط به حوزه مالی و پولی و یا قوانین مبارزه با فساد و پولشویی و ... کاملا مشهود است. بسیاری از گزارش های منتشر شده از وضعیت معیشتی مردم نشان میدهد که بیش از 60 تا 70 درصد مردم توانایی خرید انواع گوشت و مرغ را ندارند و به گفته صاحبان بسیاری از قصابی ها و مراکز فروش مواد پروتئینی،بیشتر مراجعات مردم جهت خرید استخوان ها و سایر موارد دور ریز است که این وضع در شهر ها و نقاط محروم کشور بیشتر از کلان شهرهاست.

این شرایط سخت و اسف بار برای مردمانی که بر روی سرزمینی از انواع معادن غنی نفت و گاز، معادن فلزات مختلف و سایر مواهب خدا دادی هستند بسیار زجر آور و دردآور است.همچنین آمار بالای بیکاری بخصوص جوانان باعث شده است که میزان پرداختی ها در قانون کار بسیار پایین و ناچیز بوده و در حقیقت سطح و مرتبه زندگی کارگران و حداقلی بگیران با کشور های بسیار فقیر قاره آفریقا برابری کند و این میزان از دستمزد موجب شده تا سرپرستان خانوارهایی که مشاغل خود را از دست داده اند و یا شغلی ندارند حتی به حقوق هایی کمتر از دستمزد قانون کار تن بدهند.

با نگاهی اجمالی و بررسی میدانی در خصوص وضعیت تورم و گرانی کالاها و خدمات در سطح شهرها در می یابیم که نرخ تورم بعضا به بیش از ۶۰ درصد رسیده است و این رقم در تاب آوری خانوارهای قشر محروم و ضعیف جامعه به نسبت درآمد بیش از این ارقام ملموس است و در حقیقت به نسبت تقصیم بندی دهک های جامعه،بیش از هفت دهک از مردم کشور و چیزی حدود ۶۰ میلیون نفر در شرایط سخت و دشوار قرار دارند و این گرانی ها تاثیرات مخربی بر زندگی آنها دارد. همچنین دولت هم علیرغم وجود مشکلات بزرگی مثل شیوع ویروس کرونا،تعطیلی واحد های تولیدی و بیکاری کارگران،تحریم و توقف و یا کاهش صادرات نفتی و غیر نفتی و …صحبت از موفقیت در حوزه های مختلف اقتصادی و ایجاد رفاه برای مردم را در بوق و کرنا می کند در صورتی که واقعیت اینگونه نیست!.

  • نویسنده : مونا ربیعیان